داشتم از این شهر میرفتم

داشتم از این شهر میرفتم
صدایم کردی
جاماندم
از کشتی ای که رفت و غرق شد!

البته...
این فقط میتواند یک قصه باشد!
در این شهر دود و آهن
دریا کجا بود
که من بخواهم
سوار کشتی شوم و
تو صدایم کنی

فقط میخواهم بگویم
تو نجاتم دادی
تا اسیرم کنی...

رسول یونان
دیدگاه ها (۱)

میوه آرایی بفرمایید میان وعده#دیزاین_میوه

ژله طرح خوشه انگور

ابر بارنده به دریا می گفت:من نبارم، تو کجا دریایی؟در دلش خند...

ژله تزریقی

پارت ۸۵

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۲فرداا.ت تو ذهنش :از خواب بیدار شدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط