ساااری پارت ۶ جا مونده بوددددددد
ساااری پارت ۶ جا مونده بوددددددد
𝘱𝘢𝘳𝘵 6
اربابِ-اجباریه من
کوک که از حالت مستی خارج شد فهمید که اثری از سولنان نیست...اولش فکر میکرد سولنان لج کرد و رفته بین بقیه مست میکنه و...
پاشد و بین آدما دنبالش میگشت و صداش میزد..انگار آب شده بود رف تو زمین🗿💔
کوک رفت سمت اتاقکای بار...همشونو میگشت؛یا داخلشون کسی نبود..یا چنتای دیگه درحال بکن بکن بمال بمال میبودن ک سولنان باشون نبید🗿💔
کوک با اظطراب و نگرانی برگشت بین آدما و دنبالش میگشت
یه ساعتی گذشته بود..همچنان از سولنان خبری نشد..
دیگه فهمید اصلا تو بار نیست...
................................
@ آقا گفت ببرینش به اتاق خودش..
+ چشم
سولنان بردن داخل اتاق شخصیه همونی ک دزدیدش..
هنوزم بیهوش بود و از همه چی بیخبر؛تو اتاق تنهاش گذاشتن و رفتن بیرون..
بعدش ینفر اومد داخل و رو تخت پیشه سولنان نشست..دستشو رو سرش میکشوند و موهاشو نوازش میداد..خم شد و پیشونیشو بوسید..
تهیونگ:: بلاخره پیدات کردم...
#dasam
𝘱𝘢𝘳𝘵 6
اربابِ-اجباریه من
کوک که از حالت مستی خارج شد فهمید که اثری از سولنان نیست...اولش فکر میکرد سولنان لج کرد و رفته بین بقیه مست میکنه و...
پاشد و بین آدما دنبالش میگشت و صداش میزد..انگار آب شده بود رف تو زمین🗿💔
کوک رفت سمت اتاقکای بار...همشونو میگشت؛یا داخلشون کسی نبود..یا چنتای دیگه درحال بکن بکن بمال بمال میبودن ک سولنان باشون نبید🗿💔
کوک با اظطراب و نگرانی برگشت بین آدما و دنبالش میگشت
یه ساعتی گذشته بود..همچنان از سولنان خبری نشد..
دیگه فهمید اصلا تو بار نیست...
................................
@ آقا گفت ببرینش به اتاق خودش..
+ چشم
سولنان بردن داخل اتاق شخصیه همونی ک دزدیدش..
هنوزم بیهوش بود و از همه چی بیخبر؛تو اتاق تنهاش گذاشتن و رفتن بیرون..
بعدش ینفر اومد داخل و رو تخت پیشه سولنان نشست..دستشو رو سرش میکشوند و موهاشو نوازش میداد..خم شد و پیشونیشو بوسید..
تهیونگ:: بلاخره پیدات کردم...
#dasam
۹.۶k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.