P8
P8
*فردا
بیدار شدیم صبحونه خوردیم
+ته حوصلم سر رفته
_به بچه ها زنگ بزنم بریم بیرون
+آره
قرار شد بریم شهرم بازی ما رفتیم اونام چند دقیقه دیگه اومدن
بچه ها:به سلام زن داداش
_مرض
جین :ات ببخشید این تهیونگ یکم بی ادبه(ااااا نگو)
+......
_باشه حالا با ادب مون تو شدی
نامجون:بس کنید بیاید بریم
همه:باش
+بریم تونل وحشت
_باشه ترسیدی من گردن نمیگیرم
+من نمیترسم
رفتیم نشستیم کوک و جیمین خیلی جیغ میکشیدن
+چرا انقدر جیغ میکشید ترسوها
_خودت ترسویی
احساس کردم یکی زد رو شونم
+کار کی بود؟
همه:چی کی بود؟
+کی زد رو شونم؟
همه:ما نبودیم
یهو یه دلقک جلوم سبز شد منم که فوبیاداشتم یهو پریدم بقل ته
+چیزه... ببخشید
_اشکار نداره بابا
تا رفتیم خونه ساعت 3 بود رفتیم سریع من خوابیدم
*ته ویو
رفتم تو اتاق دیدم ات خوابش برده لباساشو عوض کردم خودمم رفتم و کنارش خوابیدم
*صبح
بیدار شدم دیدم لباسام عوض شده ته یه حالت کیوت بقلم خوابیده با موهای فرش بازی کردم لبشو سطحی بوسیدم که بیدار شد
_چیکار میکردی؟
+عشقمو نگاه میکردم
_اا
+آره
_پس.....(شرع کرد قلقلک دادنش)
+نکن... تروخدا نکن.... ته نکن
_باشه (خنده)
+بریم صبحونه بخوریم
_بریم
صبحونه خوردیم یه ذره خوابیدیم که بیدار شدیم
+ته بریم خرید
_بریم
یه لباس بنفش پوشیدم و رفتیم(عکس لباسشو میزارم)
رفتیم من یه لباس صورتی خوشم اومد
+ته اونو چه خوشکله
_نه به نظرم یه چیز دیگه خوشگل تراز اونه
+چی؟
_تو
+نمک نریز
_باشه.. بیا بریم برات بگیرم
رفتیم لباسه رو خریدیم رفتیم خونه
*فردا صبح
بیدار شدم دیدم ته نیست فهمیدم رفته سرکار
+اوففف... هیچی نداریم برا غذا درست کردن
رفتم بیرون که برای ظهر چیز میز بگیرم که....
ادامه دارد....
*فردا
بیدار شدیم صبحونه خوردیم
+ته حوصلم سر رفته
_به بچه ها زنگ بزنم بریم بیرون
+آره
قرار شد بریم شهرم بازی ما رفتیم اونام چند دقیقه دیگه اومدن
بچه ها:به سلام زن داداش
_مرض
جین :ات ببخشید این تهیونگ یکم بی ادبه(ااااا نگو)
+......
_باشه حالا با ادب مون تو شدی
نامجون:بس کنید بیاید بریم
همه:باش
+بریم تونل وحشت
_باشه ترسیدی من گردن نمیگیرم
+من نمیترسم
رفتیم نشستیم کوک و جیمین خیلی جیغ میکشیدن
+چرا انقدر جیغ میکشید ترسوها
_خودت ترسویی
احساس کردم یکی زد رو شونم
+کار کی بود؟
همه:چی کی بود؟
+کی زد رو شونم؟
همه:ما نبودیم
یهو یه دلقک جلوم سبز شد منم که فوبیاداشتم یهو پریدم بقل ته
+چیزه... ببخشید
_اشکار نداره بابا
تا رفتیم خونه ساعت 3 بود رفتیم سریع من خوابیدم
*ته ویو
رفتم تو اتاق دیدم ات خوابش برده لباساشو عوض کردم خودمم رفتم و کنارش خوابیدم
*صبح
بیدار شدم دیدم لباسام عوض شده ته یه حالت کیوت بقلم خوابیده با موهای فرش بازی کردم لبشو سطحی بوسیدم که بیدار شد
_چیکار میکردی؟
+عشقمو نگاه میکردم
_اا
+آره
_پس.....(شرع کرد قلقلک دادنش)
+نکن... تروخدا نکن.... ته نکن
_باشه (خنده)
+بریم صبحونه بخوریم
_بریم
صبحونه خوردیم یه ذره خوابیدیم که بیدار شدیم
+ته بریم خرید
_بریم
یه لباس بنفش پوشیدم و رفتیم(عکس لباسشو میزارم)
رفتیم من یه لباس صورتی خوشم اومد
+ته اونو چه خوشکله
_نه به نظرم یه چیز دیگه خوشگل تراز اونه
+چی؟
_تو
+نمک نریز
_باشه.. بیا بریم برات بگیرم
رفتیم لباسه رو خریدیم رفتیم خونه
*فردا صبح
بیدار شدم دیدم ته نیست فهمیدم رفته سرکار
+اوففف... هیچی نداریم برا غذا درست کردن
رفتم بیرون که برای ظهر چیز میز بگیرم که....
ادامه دارد....
۸.۵k
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.