Part

Part 6

مرسی از امارمون خوشگلامم

حدود چند دقیقه بود که اومده بودیم و من از کنارش جم نخورده بودم و پاها م خشک شده تو گوشش گفتم
سارا:میخوام برم دستشویی
تهه:نه اجازه نداری
سارا:وا دستشویی دارمممم
ته:خوب برو فقط مواظب خودت باش
بلند شدم و به سمت دستشویی رفتم کارم کردم( میخوای دیگه بگم تو دستشویی چیکار کرد؟) وقتی دستام داشتم میشستم یکهو به دیوار خوردم دیدم مارشل من چسبونده و دارا بند لباسم پایین میاره داد میزدم کمککک کمککککککک ولی کسی جواب نداد
تهیونگ:دیدم سارا خیلی وقته دستشوییه رفتم سمت دستشویی زنان دیدم مارشل سارا چسبونده و بند لباسش داره میکشه پایین که بهش ت...ج...ا...و....ز کنه و سارا هم داره داد میزنه خون جلوم گرفت و مارشل را شروع به زدن کردن
سارا:بس کن تهیونگگگ بس کن نگاه کن خونی شدی بس کن
دستش را کشیدم ولی من دربرار اون ناچیز بودم که داد زدم جون یونا بس کن دیگه بس کرد و دستم گرفت و رفتیم داخل ماشین تند رانندگی میکرد
سارا:ته داری تند میری الان میزنی به یک تریلی بکشتنمون میدییی
ته:چرا بهت دست زد ؟(همش دادا)
سارا: وا چیکا ر کنم وقتی دستم زد تا خِر خِره داد زدم کسی نشنید
یکهو نزدیک بود به تریلی بزنه
تروخدا اروم تر برووو
وقتی بخونه رسید در ماشین محکم بست و کلیدش را داد به نگهبان تا ماشینش درست پارک کنه
منم دنبالش رفتم

سارا:تهیونگ بس کننن مگه تقصیر منه که اون بهم دست زد هاااا خودت دیدی که خودم داشتم تقلا میکردمم اصن اصن به توچه که اون بهم دست زد ها به توچه ربطی دارهه
تهیونگ:...............

این پارت تقدیم بهتون میخوام از این به بعد شرط بزار م
شرط ها
کامنت:۲۰
لایک:۴۰