Part
Part 6
پارت جدیددددد لیلیلیلی
تهیونگ:بهت گفتم که اون آدم بدیه ها بهت گلیلیلیلی میکنه(سانسور از ویکتوریا یاد بگیرید )
سارا:به تو هیج ربطی نداره( دختره چشم سفیددد) اگر بهم گلیلیلیلی (مسخره نکنید سانسور میکنم ویس گیر نده) میکرد به من میکرد به تو که ربطی نداره سرت میکشی پایین دعوا میکنی بعدش میای گیر میدی
وتهیونگ یکهو به سارا تو دهنی میزنه (وبعدسارا میره تو اتاقش در محکم میبنده و قفل میکنه) سارا:چه فکر میکنه من اینجا بمونم وسایلم جمع میکنم میرم اگه اینجا بمونم اعصابم ب..گ..ا میره
پس رفتم وسایلم جمع کردم و گوشیم ساعت ۶ صبح کوک کردم
(بریم به ساعت شش)
بلند شدم دست صورتم شستم معلوم نیست که چجوری زده که هنوز گز گز میکنه
صورتم ورم کرده بود و یکم قرمز شده بود یکم کرم پودر زدم شاید رنگش رفت ولی فایده نکرد
چمدونم برداشتم و یک نون برداشتم و سوار تاکسی شدم ورفتم
ویو تهیونگ
با صدای داد و گریه یونا بلند شدم
ته:چیشده
یونا: (گریه) باباییی سارا نیستش تو اتاقش نیستتت
ته:چیی مطمعنی جایی نرفته مثلا حموم یا حیاطی؟
یونا:همه جارا گشتم لباس هاشم نیستت سارا کجاییی😭😭😭 سارا من تنها گذاشتهههه نموخواممممممم😭😭😭😭
ته:(با خودش،)نکنه زدم تو گوشش رفته (پس چی بر ادر من فکر کردی ماساژت بده؟)
یونا تو برو پیش اجوما من میرم سارا میارم فقط گریه نکن باشه؟
سارا: قوللل میدییی سارا پیدا کنیییی؟
ته:اوهوم قول (یونا رفتش)
ته:....
اونایی که فکر میکردن ته قراره کاری کنه کجاننن از این پارت ها داریم ولیی الان نه
پارت جدیددددد لیلیلیلی
تهیونگ:بهت گفتم که اون آدم بدیه ها بهت گلیلیلیلی میکنه(سانسور از ویکتوریا یاد بگیرید )
سارا:به تو هیج ربطی نداره( دختره چشم سفیددد) اگر بهم گلیلیلیلی (مسخره نکنید سانسور میکنم ویس گیر نده) میکرد به من میکرد به تو که ربطی نداره سرت میکشی پایین دعوا میکنی بعدش میای گیر میدی
وتهیونگ یکهو به سارا تو دهنی میزنه (وبعدسارا میره تو اتاقش در محکم میبنده و قفل میکنه) سارا:چه فکر میکنه من اینجا بمونم وسایلم جمع میکنم میرم اگه اینجا بمونم اعصابم ب..گ..ا میره
پس رفتم وسایلم جمع کردم و گوشیم ساعت ۶ صبح کوک کردم
(بریم به ساعت شش)
بلند شدم دست صورتم شستم معلوم نیست که چجوری زده که هنوز گز گز میکنه
صورتم ورم کرده بود و یکم قرمز شده بود یکم کرم پودر زدم شاید رنگش رفت ولی فایده نکرد
چمدونم برداشتم و یک نون برداشتم و سوار تاکسی شدم ورفتم
ویو تهیونگ
با صدای داد و گریه یونا بلند شدم
ته:چیشده
یونا: (گریه) باباییی سارا نیستش تو اتاقش نیستتت
ته:چیی مطمعنی جایی نرفته مثلا حموم یا حیاطی؟
یونا:همه جارا گشتم لباس هاشم نیستت سارا کجاییی😭😭😭 سارا من تنها گذاشتهههه نموخواممممممم😭😭😭😭
ته:(با خودش،)نکنه زدم تو گوشش رفته (پس چی بر ادر من فکر کردی ماساژت بده؟)
یونا تو برو پیش اجوما من میرم سارا میارم فقط گریه نکن باشه؟
سارا: قوللل میدییی سارا پیدا کنیییی؟
ته:اوهوم قول (یونا رفتش)
ته:....
اونایی که فکر میکردن ته قراره کاری کنه کجاننن از این پارت ها داریم ولیی الان نه
- ۸.۵k
- ۲۹ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط