باور کن

بــــــاور کن

خیلی حـــــــرف است...

وفـــــــــادار دســـــــــت هایی باشی

که یکبار هم لمســــــشان نکرده ای
‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۱)

من زخم های بی نظیری به تن دارماما تو مهربان ترینشان بودیعمیق...

چه دریاچه ای بود نگاهتو من نمیدانستم تا کجاهاهمراه خنده ات ....

با ذوق،شیشه ی مه گرفته را،پاک کردم که برف را ببینمدونفر،دست ...

بــرﺍﯼ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﻝ ﺷــﮑﺴﺘﻪ ﻧﮕﻮﮐﻪ ﺩﻟــﮯ ﺩﺍﺭﻡ ﺷــﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺳﮑﻮﺗـ...

در حسرت گذشته ماندن، چیزی جز از دست دادن امروز نیست،تو فقط ی...

در من کوچه ای استکه با تو در آن نگشته ام ، ، ،سفری استکه با ...

ای بابا تهیونگ تا مارو نکشه ول کن نیست ! مگه مجبوری آنقدر خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط