با ذوقشیشه ی مه گرفته را

با ذوق،شیشه ی مه گرفته را،
پاک کردم که برف را ببینم
دونفر،دست دردست،عاشقانه
روی برفها قدم میزدند،
آه،تمام تنم لرزید
باز حسرت نبودنت دلم را سوزاند
از برف هم متنفر شدم....😔
دیدگاه ها (۱)

بــــــاور کنخیلی حـــــــرف است...وفـــــــــادار دســـــــ...

من زخم های بی نظیری به تن دارماما تو مهربان ترینشان بودیعمیق...

بــرﺍﯼ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﻝ ﺷــﮑﺴﺘﻪ ﻧﮕﻮﮐﻪ ﺩﻟــﮯ ﺩﺍﺭﻡ ﺷــﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺳﮑﻮﺗـ...

" دنیای دست ها......از هر دنیایی بی معرفت تر است....امروز دس...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱

دارک ترین عشق

╭────────╮ ‌ ‌ ‌ 𝐚 𝐬𝐢𝐩 𝐨𝐟 𝐲𝐨𝐮 ‌ ╰────────╯جـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط