دست به دامان ماه میشوم

دست به دامانِ ماه میشوم
تا شب
پای تو را به خوابهایم باز کند
میخواهم خیالت را
یک دلِ سیر در آغوش بگیرم ...
دیدگاه ها (۱۲)

آن روز که روبه‌روی پنجره‌ی بزرگ خانه‌ات ایستاده بودم را یادت...

- می دانی جانِ دلم ؛خیلی ها می گویند عشقِ شهریار حسابی ناب ب...

دستم را بگیر ... همین دست برایت ترانه عاشقانه نوشته، همین...

"دی" به آزار عادت کرده بود ؛از بچّگی یادم میاد کهبا سَرماش ب...

امشباز دنیا یک پنجره ی نیمه بازرو به مهتاب میخواهم!که دست عط...

شب لب پنجره‌ی اتاقم می‌نشینمسراغ عطر تنت را از نسیم شب میگیر...

.شب در سایه‌ات چو ماه می‌تابد        دل در آغوش تو آرام می‌خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط