نام: وقتی به کوک اعتراف میکنی ولی اون رد و مسخرت می کنه و
نام: وقتی به کوک اعتراف میکنی ولی اون رد و مسخرت می کنه ولی یهو با...
امروز خیلی استرس داشتم چون قرار بود به عشقم اعتراف کنم یعنی جونگ کوک اون خوشگل ترین و خوش تیپ ترین و خوش هیکل ترین پسر دانشگاه بود و خب خیلی خیلی دوسش داشتم
خودم رو آماده کردم و رفتم صبحانه خوردم و از مادر و پدرم خداحافظی کردم
و با پایه پیاده به سمت دانشگاه حرکت کردم
رسیدم به دانشگاه و رفتم داخل کلاس جونگ کوک رو دیدم که داره با یک دختر حرف میزنه خیلی حسودی کردم و ناراحت شدم ولی با خودم گفتم حتمی دوستشه رفتم سر جام نشستم می خواستم زنگ تفریح بهش اعتراف کنم زنگ تفریح خورد و همه داشتن وسایلاشون رو جمع میکردن من پاشدم و رفتم به سمت جونگ کوک
ا.ت:س.سلام ج.جونگ کوک خوبی؟(استرس و خجالت)
جونگ کوک:سلام(سرد و جدی)
وقتی بهم با سردی سلام کرد ناراحت شدم
ا.ت:می.میخواستم ی.یک چ.چیزی بهت بگم(خجالت)
جونگ کوک: زود باش بگو و برو که کار دارم وقت سر و کله زدن رو با تو یکی ندارم(سرد)
ا.ت نامه رو به جونگ کوک میده
ا.ت:اگه میشه لطفا این رو بخون(خجالت با لپ سرخ شده)
جونگ کوک نامه رو میخونه و یهو میزنه زیر خنده و بلند میگه
جونگ کوک:تو از من خوشت میاد همین رو کم داشتیم که تو از من خوشت بیاد فکر کردی خیلی خوشگلی چرا باید من از تو خوشم بیاد(خنده)
ا.ت: م.مگه من چمه(بغض)
(بچه ها لطفا حمایت کنید💕)
امروز خیلی استرس داشتم چون قرار بود به عشقم اعتراف کنم یعنی جونگ کوک اون خوشگل ترین و خوش تیپ ترین و خوش هیکل ترین پسر دانشگاه بود و خب خیلی خیلی دوسش داشتم
خودم رو آماده کردم و رفتم صبحانه خوردم و از مادر و پدرم خداحافظی کردم
و با پایه پیاده به سمت دانشگاه حرکت کردم
رسیدم به دانشگاه و رفتم داخل کلاس جونگ کوک رو دیدم که داره با یک دختر حرف میزنه خیلی حسودی کردم و ناراحت شدم ولی با خودم گفتم حتمی دوستشه رفتم سر جام نشستم می خواستم زنگ تفریح بهش اعتراف کنم زنگ تفریح خورد و همه داشتن وسایلاشون رو جمع میکردن من پاشدم و رفتم به سمت جونگ کوک
ا.ت:س.سلام ج.جونگ کوک خوبی؟(استرس و خجالت)
جونگ کوک:سلام(سرد و جدی)
وقتی بهم با سردی سلام کرد ناراحت شدم
ا.ت:می.میخواستم ی.یک چ.چیزی بهت بگم(خجالت)
جونگ کوک: زود باش بگو و برو که کار دارم وقت سر و کله زدن رو با تو یکی ندارم(سرد)
ا.ت نامه رو به جونگ کوک میده
ا.ت:اگه میشه لطفا این رو بخون(خجالت با لپ سرخ شده)
جونگ کوک نامه رو میخونه و یهو میزنه زیر خنده و بلند میگه
جونگ کوک:تو از من خوشت میاد همین رو کم داشتیم که تو از من خوشت بیاد فکر کردی خیلی خوشگلی چرا باید من از تو خوشم بیاد(خنده)
ا.ت: م.مگه من چمه(بغض)
(بچه ها لطفا حمایت کنید💕)
۱۹۸
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.