این قدر با حسرت گذشته زندگی نکن گذشته اصلا به آن خوبی

«این قدر با حسرت گذشته زندگی نکن، گذشته اصلاً به آن خوبی که در یاد تو مانده نیست!»

به نظرم توصیه درستی است و باید آن را جلوی صورت آنهایی که سال‌های رفته‌شان را مثل گربه‌ای ملوس در آغوش گرفته‌اند و موقع نوازشش آهی از ته دل می‌کشند گرفت. مغز بیشتر آدم‌ها خاصیت اصلاح و دست‌کاری حقایق را دارد و خاطراتی که در ذهن ما ثبت می‌شود چندان موثق نیستند. مغز می‌تواند برای بقای صاحبش، اتفاقات هولناک و غم‌انگیز را تعدیل کند و خاطره‌ای تلطیف شده را نگه دارد. احتمالاً به همین دلیل است که با گذشت زمان می‌توانیم ماجراهایی که روزی نفسمان را گرفته و ما را به زانو در آورده بود را با خنده تعریف کنیم و خیال کنیم آن قدرها هم سخت نبوده.

"گذشته" در واقع مرگ زمان است. درست مثل انسانی که با تمام خصلت‌های خوب و بدش می‌میرد و همین که جنازه‌اش را ته گور می‌گذارند و رویش خاک می‌ریزند، تمام بدی‌ها و زشتی‌هایش فراموش می‌شود و تنها نیکی اغراق شده‌اش به جا می‌ماند. معمولاً کسی به یاد مرده‌ای نمی‌گوید او یک عوضیِ غیرقابل اعتمادِ بددهنِ خسیس و حیله‌گر بود‌ و تف تو روحش؛ بلکه یک دفعه تبدیل می‌شود به پدری دلسوز و مادری فداکار و رفیقی خوش قلب و ناکام.

«دست از گول زدن خودت بردار. تو در هیچ دوره‌ای آن طور که به یاد می‌آوری شاد و راضی نبودی. هم روزهای خوب داشتی و هم روزهای بد. همیشه همین طور خواهد بود؛ روزهای اوج و ایام سقوط. شاید خاطره‌ی آن فرودِ آرام و لذت بخش، روزی بهت حس وحشتِ سقوط را داده بوده و تو فقط آن را از یاد برده‌ای.»

#آنالی_اکبری
دیدگاه ها (۰)

وسط یه بازار شلوغ خیلی اتفاقی چشمامون بهم قفل شد... پلک نزد،...

میز کوچکی دو نفره با پارچه ی چهارخونه ی قرمز!فکرش را بکن، خو...

اولین باری که کسی را که خودم عشق می‌نامیدم از دست دادم هرگز ...

بعد از تو یعنی بیداری به انضمام خواب هایی که داشتم تو را در...

قلدر مدرسه ( پارت ۲۱ )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط