تنفری که تبدیل به عشق شد

(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۳۳

هوسوک : رییس اصلا نمیخواد حرف بزنه
رییس پلیس : اره خودم دیدم
یه کمم زیادی از رییسشون مطمئنه که میاد کمکش
هوسوک : اره
من میگم صبر کنیم تا زنه بیاد کمکش بعد بگیریمش
رییس : خوبه آره
الان میتونی بری خونه
اقای لی شماهم آقای کیم رو به پاسگاه ببرید تا موقت اونجا بمونن
هیونجین : چشم
هوسوک : پس من رفتم هر اتفاقی افتاد بهم خبر بدین
ویو هوسوک /
هوففف عصابم خورد شد از دست این تهیونگ
ببینم ا/ت خونه نیست؟
هوسوک : خدمتکار
خدمتکار : بله قربان
هوسوک : ا/ت کو
خدمتکار : رفتن بیرون قربان
هوسوک : اوکی....
میتونی بری
ویو هوسوک : رفتم اتاقم و یه دوش گرفتم
بعد دوش زنگ زدم ا/ت
۱بار زنگ زدم.۲ بار زنگ زدم. ۵ بار زنگ زدم برنداشت نگرانش شدم
هوسوک : اوفف ا/ت بردار دیگه داری نگرانم میکنی
ویو ا/ت : هوفف
کارا شرکت سرم ریخته حتا نشد یه تماس با هوسوک داشته باشم
همه مدل هامون قرارداد و لغو کرده بودن با خیلیاشون تماس گرفتم که برگردن تما هیچ کدوم بر نگشتن
همشون میگفتن قرار ما بود حقوقمون رو سر وقت پرداخت کنید
هوفففف
خب پیش میاد ازین جور مشکلات تو شرکتا دیگه
فقط کیم میسو مونده بود
......
گوشمو برداشتم که فهمیدم هوسوک خیلی زنگ زده و من بر نداشتم
ا/ت : ....حتمن نگران شده باید باهاش تماس بگیرم
...
ا/ت : الو
هوسوک : .....ا/ت چرا جوابمو نمیدی
نگران شدم... کجایی
ا/ت : من واقعا متاسفم هوسوک
شرکتم
خیلی کار سرم ریخته همه مدل هامون رفتن
الان چیکار کنم
هوسوک : آدرس شرکتت رو برام بفرس بیام اونجا
ا/ت : اوهوم
هوسوک : دیگه قط میکنم
ا/ت : بایی
...
*میونگ میاد تو اتاق و در و باز میذاره
میونگ‌ : ا/ت خوبی
ا/ت : آره جیمین چی شد
میونگ‌ : الان خوبه....
فقط......
این زنه میسو .. یه جوریه ..احساس میکنم خودشو به جیمین میچسبونه ...من نمیخام‌ جیمینو به خاطر این سلیطه از دست بدما
*یهو جیمین میاد تو و میونگ و از پشت بغل میکنه
جیمین : منم نمیخام‌ عشقمو به این راحتیا از دست بدما
ا/ت : اه اه حالم بهم خورد با این عشق بازیاتون
جیمین : حسود...از بس حسودی هوسوک بغلت نمیکنه
ا/ت : گمشو بابا
اصلن خوشم نمیاد از این جور عشقا و بغل کردنا
*که هوسوک میاد و ا/ت و از پشت بغل کرد
ا/ت : ححح.....
هوسوک : حتا اگه من بغلت کنم
ا/ت : عشقمممممممممم
*جیمین و میونگ پوکر فیس به هم نگا میکنن
میونگ : نگاش کن تورو خدا
جیمین : تو که از ما بدتری
بیا بریم میونگ
ا/ت :....
هوسوک : خب ...خوبی گلم
*ا/ت برمیگرده که با تیپ دختر کش هوسوک مواجه میشه
اخماش میره توهم
ا/ت : ...یااا
هوسوک : هوفف دوباره چیکار کردم
ا/ت : اینا چیه پوشیدی؟
هوسوک : لباس
ا/ت : اونو خودم میدونم چرا انقدر تیپت دختر کشه
میخوای منو حرص بدی نه
*هوسوک میخنده
هوسوک : اوکی حسود
از این تیپا فقط برا تو میزنم
دیدگاه ها (۱۸)

شرط پارت بعداین پیج رو فالو کنید پیجش عالییههههههههه💜💜💜@bhcf...

بچه ها ۵۰۰ تایی شدیمممم🥺😊💜💜💜ممنون از حمایتاتونبابت این یه هد...

(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۳۲ویو ا/ت : کارامو کردم و ...

هرچی بپرسید جواب میدم :)

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۶ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط