موهاش رو شونه هاش ریخته بود پنجره اتاقش رو باز کرد باد مو

موهاش رو شونه هاش ریخته بود پنجره اتاقش رو باز کرد باد موهاش رو نوازش کرد سیگارش داشت می سوخت آهنگ رو زمزمه میکرد به دستای خونیش نگاه کرد اشک از چشماش اومد پایین چشماشو بست فرشته ها پرواز میکنن این و گفت و پرید:)))
دیدگاه ها (۱)

❥❥❥ دِلــــــَـــم ❥❥❥☜یِـ شَب میخـواد₹☜تَـــنها تٌــو مــاش...

مـــــامـــــانمـــــ اَزَم پٌرْسیـــــد : ❔ ❓ بـا مــوهـا...

ببخش نیوتون! چون پرسپولیس ♥ مراجذب می کند. ببخش دکارت! چون ...

||یِه‍ ‍ ‍روزی‍ میرِسِه‍ ڪِه‍ میرَمْ‍ ‍ ‍وَلی‍ دیگِه‍ بَـر ن...

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 93 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩اما...

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط