•وقتی همه باهم میرن لب ساحل•
•وقتی همه باهم میرن لب ساحل•
💜 #بی_تی_اس 💜
❤ #استری_کیدز ❤
💙 #تی_اکس_تی 💙
&ای خدا..
نفس عمیقی کشیدی و خواستی قدمی به سمت دریا برداری ولی حتی قبل اینکه پاتو تو دریا بزاری با موج ابی که به سمتت پرتاب شد کامل خیس شدی
&یااااااااا
تهیونگ و جیسونگ بودن که اب بارونت کردن و بعدش فرار کردن..تو هم دنبال اونا دویدی و در تلاش برای تلافی بودی..
و بدون اینکه خبر داشته باشی هیونجین داشت از این اثر هنری هایی که پیدا کرده بود عکس میگرفت و میخندید
.
.
یکم بالاتر از وسط ساحل:
بنگ چان🐺: احساس میکنم بچه هام امروز زنده نمیمونن..
نامجون🐨: منم همینطور برادر منم همینطور
سوبین🐰: میگم نظرتون چیه قلعه ی شنی بسازیم؟
نامجون🐨: مگه بچه..
که با صدای جین متوقف شد
فلیکس🐥: ارههههههههه بیاید بسازیمممم!!
با هیجان داد زد و شروع به جمع کردن ماسه ها شد و همینطور بقیه رو متقاعد کرد که همراه باهاش به ساختن قلعه ی شنی بپردازند..
.
.
اینطرف ساحل:
لینو🐰: عه من صدف پیدا کرد-
با نگاه کردن به فرد کنارش حرفش تو دهنش موند..
بومگیو بود درحالی که کلکسیونی از صدف هارو کنار هم میچید لبخند دندون نمایی زد
بومگیو🐻: هه هه هههههه
لینو🐰: فقط صب کن من دارم براتتت
همینو گفت و افتاد تو جون بومگیو و صدف هاشو دزدید
بومگیو🐻: یاااا ای دزدددددد نامردددد دست به صدف هام نزننن!!
ولی مگه تاثیر گذار بود؟😔
.
.
کنار ساحل:
جیهوپ🐿: اره داشتم میگفتم..اشپزی تو از لینو هم بهتره ها
جین درحالی که با ملاقه، قابلمه ی بزرگی که روی اتیش قرار داشت رو بهم میزد لبخندی زد و ابرو هاشو به نشونه ی رضایت بالا انداخت
جین🐹: والا خودم میدونم..هیچ آشپزی بهتر از من نیست که
در همین حین که جین داشت پز خودشو میداد هیونینگ کای از راه رسید
هیونینگ کای🐧: میخواستم بگم که(نفس نفس) بیاید..به لینو هیونگ بگیم که..(نفس عمیقی کشید تا حرفش رو بهتر بگه) ایندفعه اون اشپزی کنه..بخدا اشپزی اون به پای هیچکی نمیرســ..
داشت با لبخند حرفاشو میگفت که با قیافه ی اخمو و عصبی لینو مواجه شد..
هیونینگ کای🐧: نه چیزه..یعنی..ام..منظورم این بود ک..
جیهوپ🐿: ریدی عزیزم
جین لبخند ترسناکی به هیونینگ کای زد و ملاقه ی تو دستش رو چرخوند
جین🐹: که اینطور..
و با همون ملاقه ای افتاد دنبال هیونینگ کای..
.
.
و البته..با سروصداهایی که پسرا میکردن یونگی حتی یه لحظه هم نتونست چشم رو هم بزاره و نفس کلافه ای کشید و به منظره ی روبه روش خیره شد
یونگی🐱: مارو ببین با کیا اومدیم ساحل گردی!
#سناریو #بنگتن #نامجون #جین #یونگی #شوگا #جیهوپ #هوسوک #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #BTS #فیک #سناریو #اسکیز #stray_kids #بنگچان #چانگبین #لینو #هان #جیسونگ #هیونجین #فلیکس #سونگمین #جونگین #ای_ان #یونجون #سوبین #بومگیو #تهیون #هیونینگکای #TXT
💜 #بی_تی_اس 💜
❤ #استری_کیدز ❤
💙 #تی_اکس_تی 💙
&ای خدا..
نفس عمیقی کشیدی و خواستی قدمی به سمت دریا برداری ولی حتی قبل اینکه پاتو تو دریا بزاری با موج ابی که به سمتت پرتاب شد کامل خیس شدی
&یااااااااا
تهیونگ و جیسونگ بودن که اب بارونت کردن و بعدش فرار کردن..تو هم دنبال اونا دویدی و در تلاش برای تلافی بودی..
و بدون اینکه خبر داشته باشی هیونجین داشت از این اثر هنری هایی که پیدا کرده بود عکس میگرفت و میخندید
.
.
یکم بالاتر از وسط ساحل:
بنگ چان🐺: احساس میکنم بچه هام امروز زنده نمیمونن..
نامجون🐨: منم همینطور برادر منم همینطور
سوبین🐰: میگم نظرتون چیه قلعه ی شنی بسازیم؟
نامجون🐨: مگه بچه..
که با صدای جین متوقف شد
فلیکس🐥: ارههههههههه بیاید بسازیمممم!!
با هیجان داد زد و شروع به جمع کردن ماسه ها شد و همینطور بقیه رو متقاعد کرد که همراه باهاش به ساختن قلعه ی شنی بپردازند..
.
.
اینطرف ساحل:
لینو🐰: عه من صدف پیدا کرد-
با نگاه کردن به فرد کنارش حرفش تو دهنش موند..
بومگیو بود درحالی که کلکسیونی از صدف هارو کنار هم میچید لبخند دندون نمایی زد
بومگیو🐻: هه هه هههههه
لینو🐰: فقط صب کن من دارم براتتت
همینو گفت و افتاد تو جون بومگیو و صدف هاشو دزدید
بومگیو🐻: یاااا ای دزدددددد نامردددد دست به صدف هام نزننن!!
ولی مگه تاثیر گذار بود؟😔
.
.
کنار ساحل:
جیهوپ🐿: اره داشتم میگفتم..اشپزی تو از لینو هم بهتره ها
جین درحالی که با ملاقه، قابلمه ی بزرگی که روی اتیش قرار داشت رو بهم میزد لبخندی زد و ابرو هاشو به نشونه ی رضایت بالا انداخت
جین🐹: والا خودم میدونم..هیچ آشپزی بهتر از من نیست که
در همین حین که جین داشت پز خودشو میداد هیونینگ کای از راه رسید
هیونینگ کای🐧: میخواستم بگم که(نفس نفس) بیاید..به لینو هیونگ بگیم که..(نفس عمیقی کشید تا حرفش رو بهتر بگه) ایندفعه اون اشپزی کنه..بخدا اشپزی اون به پای هیچکی نمیرســ..
داشت با لبخند حرفاشو میگفت که با قیافه ی اخمو و عصبی لینو مواجه شد..
هیونینگ کای🐧: نه چیزه..یعنی..ام..منظورم این بود ک..
جیهوپ🐿: ریدی عزیزم
جین لبخند ترسناکی به هیونینگ کای زد و ملاقه ی تو دستش رو چرخوند
جین🐹: که اینطور..
و با همون ملاقه ای افتاد دنبال هیونینگ کای..
.
.
و البته..با سروصداهایی که پسرا میکردن یونگی حتی یه لحظه هم نتونست چشم رو هم بزاره و نفس کلافه ای کشید و به منظره ی روبه روش خیره شد
یونگی🐱: مارو ببین با کیا اومدیم ساحل گردی!
#سناریو #بنگتن #نامجون #جین #یونگی #شوگا #جیهوپ #هوسوک #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #BTS #فیک #سناریو #اسکیز #stray_kids #بنگچان #چانگبین #لینو #هان #جیسونگ #هیونجین #فلیکس #سونگمین #جونگین #ای_ان #یونجون #سوبین #بومگیو #تهیون #هیونینگکای #TXT
۲۲.۲k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.