صدای خواهرم اومد با صدای خواهرم سریع کوک و پرن کردم سر زم
صدای خواهرم اومد با صدای خواهرم سریع کوک و پرن کردم سر زمین و خودمم الکی این ور و اونور خونه رو نگاه میکردم که خواهرم با تعجب پرسید دارید چیکار میکنید بابا کوک چرا رو زمینی
کوک: ااااا چیزی نیست فقط گرمم بود زمینم خونک بود دراز کشیدم خونکم بشه بعد منم الکی خودمو با دکوراسیون خونه مشغول نشون میدادم خواهرم: بابا کوک بیا بازی کنیم کوک: باشه باشه میام تو برو با رفتن خواهرم کوک از زمین بلند شد به هم نگاه کردم و لپ دوتامون سرخ شد و کوک سریع رفت تو اتاق خواهرم......
کوک: ااااا چیزی نیست فقط گرمم بود زمینم خونک بود دراز کشیدم خونکم بشه بعد منم الکی خودمو با دکوراسیون خونه مشغول نشون میدادم خواهرم: بابا کوک بیا بازی کنیم کوک: باشه باشه میام تو برو با رفتن خواهرم کوک از زمین بلند شد به هم نگاه کردم و لپ دوتامون سرخ شد و کوک سریع رفت تو اتاق خواهرم......
۳۰.۰k
۱۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.