عشق یا انتقام

عشق یا انتقام
P27
(ویو کوک)
سریع بلند شدم رفتم سمتش
_ ا‌.ت....ا.تتتت(داد)
در رو باز کردم دیدم که افتاده وسط حموم رفتم سمتش
(همینطوری که لباس تنش بود )
بلندش کردم
+ ه...هق...هققق..ب..ببخشید....هق..فک.....فکر....هقق.. کردم....هققق‌...خودم.....هففف...میتونم
بغلش کردم
_ اشکال نداره
گذاشتمش لبه ی وان لباسام رو در اوردم و بلندش کردم و آوردمش زیر دوش
طوری که من ایستاده بودم و اون پشت به من ایستاده بود
دستم رو دور کمرش حلقه کردم و به خودم چسبوندمش
دست دیگم رو گذاشتم زیر دلش و ماساژ میدادم
سرم رو گذاشتم روی شونش بوسه بهش زدم
_ ببخشید...خیلی عصبانی بودم
+ هقق..هقق..اش..اشکال..هقق..نداره
من آنقدر عصبانی بودم که نمی‌دونستم چیکار کنم ولی ...ولی اون با اینکه کار اشتباهی کرده بودم فقط با مهربونی گفت اشکال نداره
بازم ..بازم عصبانی بودم ...
شامپو رو محکم پرت کردم روی زمین
+ ججیییغغغ
نمیتونم بزارم عصبانیتم رو روی ا.ت خالی کنم
_ خیسی..هیچی نیس
دستم رو روی سرش کشیدم
دیدگاه ها (۱۴)

ببینید دوستان ادامه فیک داخل همین پیج اصلی گذاشته میشه و اون...

برادر خودت خیلی وقته کنسلی....)

عشق یا انتقامP26_ .......(ویو کوک)_ بسه....هه..آه..آه..من......

پارت ۲۵ دوباره توی پیج جدید گذاشته شد @kim_tea_min.f

"سرنوشت "p,28..ویو کوک *.با این حرفم جیهوپ اومد بغلم کرد ......

پارت ۱۵ فیک مرز خون و عشق

پارت ۸ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط