¹⁷🦋🐬
¹⁷🦋🐬
🦋my white feather🦋
.
.
.
.
میا: اوپاااااا
یونا: اوپااا
میا: من ازاینا میخوام
یونا: نه مال منه بدش
میا: اییییییییییییی( میا چاقو خورد )
یونا: ها ها ها ها
میا: اوپااااااااا .....اوپاااااا.اوپاااااا
.
.
.
.
جیهوپ از خواب پا میشه ....
جیهوپ: هق من رو ببخش میا من فقط میخوام زنده بمونی ....میاااا ..... ( سر میا رو بوس میکنه )
جیهوپ: الو بیاین داخل شرکت 😕
.
.
.
.
جیهوپ: خب طبق معمول باید بگم که من باید از همسرم مراقبت کنم و خب باید مواظبش باشم من برای یک هفته مرخصی میگیرم هر کی خواست بره یا مرخصی بگیره باید با من تماس بگیره و به کوک دست یارم بگه و سوالی هست؟
همه: خیر
جیهوپ؛ خب پس خدا نگهدارتون پایان جلسه رو اعلام می کنم برید سر کاراتون کوک .... هواست باشه
کوک: چشم
.
.
..
کوک: ام جیهوپ تهیونگ اومده
جیهوپ: تهیونگ ؟😰
( دوباره اون ترس به سراغش اومد خدا نکنه که عروسکش ازش گرفته شه )
تهیونگ: سلام میخوام میا رو ببرم
جیهوپ: نه نمی تونی نمیزارم
تهیونگ: جیهوپ تموم کن اون خواهر منه نمی زارم دست تو بمونه فاککککک بهت
جیهوپ: نمیزارممممم ( داد بلند)
تهیونگ: اباشه پس بزور می برمش
جیهوپ: نه ( به تهیونگ سیلی میزنه )
تهیونگ : هه کی اینقدر عوضی شدی ها؟
جیهوپ: همین که گفتم من عروسکم رو به کسی نمیدم حتی بچم رو
تهیونگ: چی بچه ؟
جیهوپ: آره من دارم بابا میشم اگه میخوای دایی شی باید تموم کنی
تهیونگ: نامجون چی؟ وون دایی نیست ...؟
جهوپ: آره هست ... تهیونگ من نمیزارم ببریش
تهیونگ: اوکی ( و بعد میره عمارتش ) دهنتو سرویس میکنم جانگ هوسوک
.
.
.
میا: یونگی برووووووو
یونگی: گوش کن من عاشقتم هنوز لطفا فقط میخوام کمکت کنم
میا.: اگه بلای سرم بیاری چی؟
یونگی: میا ... تو .... تو واقعا اینجوری راجبم فکر میکنیییی؟ نکنه می خوای پیش اون جیهوپ عوضی بمونی
تو باید بدونی اون بچه ای که تو شکمته بچه منه چون تو مال منی بفهم ....
یونا : چرا اذیت میکنی ؟ ولش کن
میا: یونگی و یونا برین از اینجا
جیهوپ: بهت گفتم بدون اجازه من اینجا کسی آب نمی خوره
یونگی: اوکی جیهوپ بزار چیزی رو بهت بگم اون بچه مال منه من باهاش رابطه داشتم
جیهوپ: برام مهم نیست چون الان اسم من تو شناسنامه اون هست
یونگی: هه نه همونطوری که گفتم اون همسر منه نه تو
میا: ولی تو یونا رو انتخاب کردی
یونگی: من بخاطر اینکه تو آسیب نبینی اینکارو کردم
یونا: ههه خفشو یونگی آنقدر وانمود نکن
یونگی: چیو وانمود نکنم همین تو نبودی میگفتی اگر تو رو انتخاب نکنم بلای سر میا میارییییی
یونا : ههه معلومه چی میگی ؟
یونگی: آره معلومه چی میگم
یونا : ای میا ی عوضی ( سیخ موش رو در میاره و میخواد به میا بزنه که ....
تهیونگ: تو غلط می کنی به میا ی من آسیب بزنی .....
همه:؟
.
.
.
.
.
برای پارت بعد
۲۰ لایک
۲۰ کامنت
.
.
شرطا کامل
🦋my white feather🦋
.
.
.
.
میا: اوپاااااا
یونا: اوپااا
میا: من ازاینا میخوام
یونا: نه مال منه بدش
میا: اییییییییییییی( میا چاقو خورد )
یونا: ها ها ها ها
میا: اوپااااااااا .....اوپاااااا.اوپاااااا
.
.
.
.
جیهوپ از خواب پا میشه ....
جیهوپ: هق من رو ببخش میا من فقط میخوام زنده بمونی ....میاااا ..... ( سر میا رو بوس میکنه )
جیهوپ: الو بیاین داخل شرکت 😕
.
.
.
.
جیهوپ: خب طبق معمول باید بگم که من باید از همسرم مراقبت کنم و خب باید مواظبش باشم من برای یک هفته مرخصی میگیرم هر کی خواست بره یا مرخصی بگیره باید با من تماس بگیره و به کوک دست یارم بگه و سوالی هست؟
همه: خیر
جیهوپ؛ خب پس خدا نگهدارتون پایان جلسه رو اعلام می کنم برید سر کاراتون کوک .... هواست باشه
کوک: چشم
.
.
..
کوک: ام جیهوپ تهیونگ اومده
جیهوپ: تهیونگ ؟😰
( دوباره اون ترس به سراغش اومد خدا نکنه که عروسکش ازش گرفته شه )
تهیونگ: سلام میخوام میا رو ببرم
جیهوپ: نه نمی تونی نمیزارم
تهیونگ: جیهوپ تموم کن اون خواهر منه نمی زارم دست تو بمونه فاککککک بهت
جیهوپ: نمیزارممممم ( داد بلند)
تهیونگ: اباشه پس بزور می برمش
جیهوپ: نه ( به تهیونگ سیلی میزنه )
تهیونگ : هه کی اینقدر عوضی شدی ها؟
جیهوپ: همین که گفتم من عروسکم رو به کسی نمیدم حتی بچم رو
تهیونگ: چی بچه ؟
جیهوپ: آره من دارم بابا میشم اگه میخوای دایی شی باید تموم کنی
تهیونگ: نامجون چی؟ وون دایی نیست ...؟
جهوپ: آره هست ... تهیونگ من نمیزارم ببریش
تهیونگ: اوکی ( و بعد میره عمارتش ) دهنتو سرویس میکنم جانگ هوسوک
.
.
.
میا: یونگی برووووووو
یونگی: گوش کن من عاشقتم هنوز لطفا فقط میخوام کمکت کنم
میا.: اگه بلای سرم بیاری چی؟
یونگی: میا ... تو .... تو واقعا اینجوری راجبم فکر میکنیییی؟ نکنه می خوای پیش اون جیهوپ عوضی بمونی
تو باید بدونی اون بچه ای که تو شکمته بچه منه چون تو مال منی بفهم ....
یونا : چرا اذیت میکنی ؟ ولش کن
میا: یونگی و یونا برین از اینجا
جیهوپ: بهت گفتم بدون اجازه من اینجا کسی آب نمی خوره
یونگی: اوکی جیهوپ بزار چیزی رو بهت بگم اون بچه مال منه من باهاش رابطه داشتم
جیهوپ: برام مهم نیست چون الان اسم من تو شناسنامه اون هست
یونگی: هه نه همونطوری که گفتم اون همسر منه نه تو
میا: ولی تو یونا رو انتخاب کردی
یونگی: من بخاطر اینکه تو آسیب نبینی اینکارو کردم
یونا: ههه خفشو یونگی آنقدر وانمود نکن
یونگی: چیو وانمود نکنم همین تو نبودی میگفتی اگر تو رو انتخاب نکنم بلای سر میا میارییییی
یونا : ههه معلومه چی میگی ؟
یونگی: آره معلومه چی میگم
یونا : ای میا ی عوضی ( سیخ موش رو در میاره و میخواد به میا بزنه که ....
تهیونگ: تو غلط می کنی به میا ی من آسیب بزنی .....
همه:؟
.
.
.
.
.
برای پارت بعد
۲۰ لایک
۲۰ کامنت
.
.
شرطا کامل
۱۰.۴k
۱۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.