کفش هایم کجاست ؟ می خواهم بی خبر راهی سفر بشوم
کفشهایم کجاست؟ میخواهم بیخبر راهی سفر بشوم
مدتی بیبهار طی بکنم دو سه پاییز دربدر بشوم .
خستهام از تو، از خودم، از ما؛ «ما» ضمیر بعیدِ زندگیام
دو نفر انفجار جمعیت است پس چه بهتر که یک نفر بشوم .
یک نفر در غبار سرگردان، یک نفر مثل برگ در طوفان
میروم گم شوم برای خودم، کم برای تو درد سر بشوم .
حرفهای قشنگ پشت سرم آرزوهای مادر و پدرم
آه خیلی از آن شکستهترم که عصای غم پدر بشوم .
پدرم گفت: «دوستت دارم، پس دعا میکنم پدر نشوی»
مادرم بیشتر پشیمان که از خدا خواست من پسر بشوم .
داستانی شدم که پایانش مثل یک عصر جمعه دلگیر است
نیستم در حدود حوصلهها، پس چه بهتر که مختصر بشوم .
دورها قبر کوچکی دارم بیاتاق و حیاط خلوت نیست
گاهگاهی سری بزن نگذار با تو از این غریبهتر بشوم
#مهدی_فرجی
مدتی بیبهار طی بکنم دو سه پاییز دربدر بشوم .
خستهام از تو، از خودم، از ما؛ «ما» ضمیر بعیدِ زندگیام
دو نفر انفجار جمعیت است پس چه بهتر که یک نفر بشوم .
یک نفر در غبار سرگردان، یک نفر مثل برگ در طوفان
میروم گم شوم برای خودم، کم برای تو درد سر بشوم .
حرفهای قشنگ پشت سرم آرزوهای مادر و پدرم
آه خیلی از آن شکستهترم که عصای غم پدر بشوم .
پدرم گفت: «دوستت دارم، پس دعا میکنم پدر نشوی»
مادرم بیشتر پشیمان که از خدا خواست من پسر بشوم .
داستانی شدم که پایانش مثل یک عصر جمعه دلگیر است
نیستم در حدود حوصلهها، پس چه بهتر که مختصر بشوم .
دورها قبر کوچکی دارم بیاتاق و حیاط خلوت نیست
گاهگاهی سری بزن نگذار با تو از این غریبهتر بشوم
#مهدی_فرجی
۷۵۱
۱۹ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.