یارم به صد بهانه دل برده عاشقانه چون بوسه خواهم از اوگو

یارم به صد بهانه دل برده عاشقانه /چون بوسه خواهم از او،گوید که دانه دانه/دستش به دست گیرم،بر زلف او اسیرم
شور صدای دلبر،غوغای صد ترانه/با آن دو چشم شهلا،با این غریب تنها/جنگی به پا نموده، جنگی مسلحانه

گویم که روی ماهت،گیراییِ نگاهت
عقل از سرم ربوده،آرام و ماهرانه

تا با تو من نشستم، مست از میِ الستم
عاقل نمیشوم من،الّا به تازیانه

رسوای بیقرارم،غیر از تو کس ندارم
خواهم که با تو باشم،هر روز و جاودانه

عطر تو را ببویم، راه تو را بپویم
اسرار دل بگویم،اسرار محرمانه

گویی به من فزون شد،مهرم ز حد برون شد
من سیر کِی شوم زین، دیدار عاشقانه؟


#اسماعیلی
دیدگاه ها (۱)

گر چه هر شب استکان بر استکانت میزنند/ هرچه تنهاتر شوی آتش به...

❤ ️آغوش توفرودگاه ابرهاستبغل ڪه بگیرےتن ویتنامے من راهیروشیم...

خواب دیدم که خدا عاشق چشمان تو شداشک ریزانِ دعا، دست به داما...

من فقر را چشیده ام...من درد را کشیده ام...من عشق را شنیده ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط