یارم به صد بهانه دل برده عاشقانه چون بوسه خواهم از اوگو
یارم به صد بهانه دل برده عاشقانه /چون بوسه خواهم از او،گوید که دانه دانه/دستش به دست گیرم،بر زلف او اسیرم
شور صدای دلبر،غوغای صد ترانه/با آن دو چشم شهلا،با این غریب تنها/جنگی به پا نموده، جنگی مسلحانه
گویم که روی ماهت،گیراییِ نگاهت
عقل از سرم ربوده،آرام و ماهرانه
تا با تو من نشستم، مست از میِ الستم
عاقل نمیشوم من،الّا به تازیانه
رسوای بیقرارم،غیر از تو کس ندارم
خواهم که با تو باشم،هر روز و جاودانه
عطر تو را ببویم، راه تو را بپویم
اسرار دل بگویم،اسرار محرمانه
گویی به من فزون شد،مهرم ز حد برون شد
من سیر کِی شوم زین، دیدار عاشقانه؟
#اسماعیلی
شور صدای دلبر،غوغای صد ترانه/با آن دو چشم شهلا،با این غریب تنها/جنگی به پا نموده، جنگی مسلحانه
گویم که روی ماهت،گیراییِ نگاهت
عقل از سرم ربوده،آرام و ماهرانه
تا با تو من نشستم، مست از میِ الستم
عاقل نمیشوم من،الّا به تازیانه
رسوای بیقرارم،غیر از تو کس ندارم
خواهم که با تو باشم،هر روز و جاودانه
عطر تو را ببویم، راه تو را بپویم
اسرار دل بگویم،اسرار محرمانه
گویی به من فزون شد،مهرم ز حد برون شد
من سیر کِی شوم زین، دیدار عاشقانه؟
#اسماعیلی
- ۶۸۸
- ۱۴ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط