پارت53
پارت53
ا.ت: ممنون
هیونا: مبارک باشه ولی ا.ت هواست به خودت باشه
ا.ت: چرا
هیونا: خب به جیمین میاد سخت گیر باشه
ا.ت: نه اتفاقا سخت گیر نیست
هیونا: فکر نکنم منظورمو فهمیده باشین
ا.ت:چرا فهمیدم
هیونا: مگه قبلا 😳
ا.ت: 😅
هیونا: خب تو فکرت بودم ولی حواست به شب اول هم باشه😅
ا.ت:شب اول خبری نیست
هیونا: چرا
ا.ت: نمیتونه کاری کنه
هیونا: چرا😅
ا.ت: من خودم حاملم
هیونا: چی
نیلا: چی
جیمین: ا.ت بچه داره
نیلا: باور نمیکنم
ا.ت: خب ما بریم دیگه
نیلا: باشه عزیزم
از خونه نیلا رفتیم
ا.ت:حس خوبی دارم
جیمین: که چی عزیزم
ا.ت: خواهرم فهمید
جیمین:عزیزم بریم خرید
ا.ت: بریم دیگه
رفتیم خرید همه خریدای من تموم شد
جیمین: خب بریم خرید برای من
ا.ت: مگه برای خودت یه کت نه گرفتی
جیمین: یعنی چی چرا فقط کت اون عروسی الکی بود که یه کت الکی گرفتم الان میخوام دیگه جدی باشم بریم
ا.ت: بریم😊
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#جیمین
#فیک
#سناریو
ا.ت: ممنون
هیونا: مبارک باشه ولی ا.ت هواست به خودت باشه
ا.ت: چرا
هیونا: خب به جیمین میاد سخت گیر باشه
ا.ت: نه اتفاقا سخت گیر نیست
هیونا: فکر نکنم منظورمو فهمیده باشین
ا.ت:چرا فهمیدم
هیونا: مگه قبلا 😳
ا.ت: 😅
هیونا: خب تو فکرت بودم ولی حواست به شب اول هم باشه😅
ا.ت:شب اول خبری نیست
هیونا: چرا
ا.ت: نمیتونه کاری کنه
هیونا: چرا😅
ا.ت: من خودم حاملم
هیونا: چی
نیلا: چی
جیمین: ا.ت بچه داره
نیلا: باور نمیکنم
ا.ت: خب ما بریم دیگه
نیلا: باشه عزیزم
از خونه نیلا رفتیم
ا.ت:حس خوبی دارم
جیمین: که چی عزیزم
ا.ت: خواهرم فهمید
جیمین:عزیزم بریم خرید
ا.ت: بریم دیگه
رفتیم خرید همه خریدای من تموم شد
جیمین: خب بریم خرید برای من
ا.ت: مگه برای خودت یه کت نه گرفتی
جیمین: یعنی چی چرا فقط کت اون عروسی الکی بود که یه کت الکی گرفتم الان میخوام دیگه جدی باشم بریم
ا.ت: بریم😊
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#جیمین
#فیک
#سناریو
۲۴.۴k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.