سناریو
سناریو:
وقتی اکست یه عکس ادیت شده از تو و خودش واسشون میفرسته و اونا میزننت و بعد میفهمن حاملهای ولی تو فقط گریه میکنی و گریهات بند نمیاد
نامجون: ا/ت لطفا گریه نکن من معذرت میخوام. چرا بهم نگفتی که تو حاملهای؟ (اون مرد به طرز نامعلومی میمیره)
جین: هندسامم عزیزم گریه نکن ناراحت نباش من خودم میکشمش. معذرت میخوام که زدمت بیا بیا تو هم منو بزن ( با بغض
شوگا: کیتن من ببخشید که زدمت لطفا منو ببخش لطفا من اصن حواسم نبود دارم چیکار میکنم. اون مرتیکه لعنتی رو خودم آدمش میکنم
جیهوپ: امیدم لطفا گریه نکن من ازت معذرت میخوام ولی چرا بهم نگفتی تو حاملهای؟ (با گریه
جیمین: عزیزم من یهلحظه کنترلم رو از دست دادم گریه نکن من معذرت میخوام خواهش میکنم (با گریه و شرمندگی
تهیونگ: بیب ازت خواهش میکنم که گریه نکن لطفا من اصن یه لحظه نفهمیدم دارم چیکار میکنم لطفا منو ببخش ( با گریه
باید بمیره اون مرتیکه احمق ( با عصبانیت
جونگکوک: عزیزم لطفا گریه نکن اگه گریه کنی، منم گریه میکنم. یعنی الان تو حاملهای؟ ( با بغض
خودم اون عوضی رو میکشم (با داد
#سناریو
وقتی اکست یه عکس ادیت شده از تو و خودش واسشون میفرسته و اونا میزننت و بعد میفهمن حاملهای ولی تو فقط گریه میکنی و گریهات بند نمیاد
نامجون: ا/ت لطفا گریه نکن من معذرت میخوام. چرا بهم نگفتی که تو حاملهای؟ (اون مرد به طرز نامعلومی میمیره)
جین: هندسامم عزیزم گریه نکن ناراحت نباش من خودم میکشمش. معذرت میخوام که زدمت بیا بیا تو هم منو بزن ( با بغض
شوگا: کیتن من ببخشید که زدمت لطفا منو ببخش لطفا من اصن حواسم نبود دارم چیکار میکنم. اون مرتیکه لعنتی رو خودم آدمش میکنم
جیهوپ: امیدم لطفا گریه نکن من ازت معذرت میخوام ولی چرا بهم نگفتی تو حاملهای؟ (با گریه
جیمین: عزیزم من یهلحظه کنترلم رو از دست دادم گریه نکن من معذرت میخوام خواهش میکنم (با گریه و شرمندگی
تهیونگ: بیب ازت خواهش میکنم که گریه نکن لطفا من اصن یه لحظه نفهمیدم دارم چیکار میکنم لطفا منو ببخش ( با گریه
باید بمیره اون مرتیکه احمق ( با عصبانیت
جونگکوک: عزیزم لطفا گریه نکن اگه گریه کنی، منم گریه میکنم. یعنی الان تو حاملهای؟ ( با بغض
خودم اون عوضی رو میکشم (با داد
#سناریو
- ۱۰.۶k
- ۰۹ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط