وارد خونه شدم و رفتم توی اشپزخونه و غذا درست کردم

وارد خونه شدم و رفتم توی اشپزخونه و غذا درست کردم
•مرغ سوخاری
•ناگت گوشت
•لیمو
۲ ساعت بعد
روی اوپن نشسته بودم که یهو صدای در توی کل خونه اکو شد رفتم درو باز کردم
_عشقم؟
+هومم
رفتم بغلش کتشو گرفتم
_به به خانمم چی درست کرد(رفته سر گاز)
+کوکاکولا میزنمتاا ده بار بهت گفتم پای گاز غذا نخور برو بشین الان میارم روی میز
غذا رو چیدم روی میز کوک هم روی اوپن نشسته و به من نگاه میکنه
+بیا سر میز دیگ
_اومدم..
+نمیخوای بخوری؟
_میخوام ولی اول میخوام مزه ی تورو بچشم
رفتم سمتش و کرواتشو گرفتم و نزدیک خودم کردمش و لیمو گذاشتم رو لبش و بوسه کوتاهی زدیم و باهم رفتیم سر میز و غذامون خوردیم
باهم رفتیم روی کاناپه نشستیم و کوک سرشو گذاشت روی پام
+خسته ای؟
_خیلی
+میخوای بریم حموم؟
_بریم
باهم رفتیم توی حموم لباسامو در آوردم و کنارش توی وان دراز کشیدم
_قراره فردا برم لندن
+واقعا؟دیگه کی میای؟
_نمیدونم شاید ۳ یا ۴ روز دیگ
+من چیکار کنم حوصله ام سر میره
_دوست داری بیای؟
+بیام؟
_بیا
+باشه
گونشو بوس کردم
+میرم حوله میارم
_بش
از داخل کند به کوک حوله دادم و خودمم روی حوله رو پیچیدم دور بدنم و از حموم خارج شدم
از توی کمدم لباس تو خونه ایم رو برداشتم و پوشیدم و روی تخت دراز کشیدم
______
شرط
۴۵لایک
۲۴کامنت
#فیک#ویسگون#وانشات#اسمات#فنفیکشن#کوک#جئون#جونگکوک