p17
p17
کوک :بیرون خوش گذشت
شین هه:آره خوب بود
کوک:نه معلومه که خوب نبود اشکال نداره میای باهم بریم بیرون
شین هه:آره
بعد کوک رو بغل کرد
کوک :وایستا به ا.ت زنگ بزنم ببینم اونم میاد
ا.ت :بله
کوک:ا.ت میای بریم بیرون شين هه هم میاد
ا.ت :باشه میام
فلش بک فردا مدرسه :
ویو شین هه:دلم میخواد اون دختره سوزی رو خفه کنم همش عین مگس دور جیهوپ میگرده بی شعور
جیهوپ:سلام
شین هه:..............
جیهوپ:چته تو خوبی
شین هه:آره خیلی خوبم
جیهوپ :چرا رفتی دیروز
شین هه :چون از سوزی خوشم نمیاد برای همین رفتم دیدم با اون راحت تری رفتم تا عضیتت نکم
جیهوپ:این چه حرفیه اون دوستمه ولی تو تو
شین هه:من چی
جیهوپ:تو عشقمی بین اینا کولی فرق
امروزم میریم بیرون فقط منو تو چطورِ
شین هه:بعدا میگم میام یا نمیام
فلش بک زنگ تفریح
سوزی آروم سمت شین هه رفت
شین هه بهش نگاه کرد بعد سوزی محکم زد زیر گوش شین هه (هوپی تو کلاس نبود )
شین هه :العان منو برای چی زدی
سوزی:من بهت نگفتم از جیهوپ دور شو (باداد)
همه کلاس به اون دو تا نگاه میکردن
شین هه: به تو ربطی نداره مگه اختيارمن دست توِ
تا دوباره رفت شین هه رو بزنه جیهوپ دست شور گرفت و رد کرد
جیهوپ :داری چی کار میکنی دیوانه شدی
سوزی :جیهوپ من من عاشقتم
جیهوپ:متاسفم باید حد خودتو بدونی تو دوستمی و من عاشق یکی دیگم
سوزی :اما
جیهوپ:اما نداره عشق به اجبار نمی شه
بعد دست شین هه رو گرفت و رفتن تو حیاط
کوک :بیرون خوش گذشت
شین هه:آره خوب بود
کوک:نه معلومه که خوب نبود اشکال نداره میای باهم بریم بیرون
شین هه:آره
بعد کوک رو بغل کرد
کوک :وایستا به ا.ت زنگ بزنم ببینم اونم میاد
ا.ت :بله
کوک:ا.ت میای بریم بیرون شين هه هم میاد
ا.ت :باشه میام
فلش بک فردا مدرسه :
ویو شین هه:دلم میخواد اون دختره سوزی رو خفه کنم همش عین مگس دور جیهوپ میگرده بی شعور
جیهوپ:سلام
شین هه:..............
جیهوپ:چته تو خوبی
شین هه:آره خیلی خوبم
جیهوپ :چرا رفتی دیروز
شین هه :چون از سوزی خوشم نمیاد برای همین رفتم دیدم با اون راحت تری رفتم تا عضیتت نکم
جیهوپ:این چه حرفیه اون دوستمه ولی تو تو
شین هه:من چی
جیهوپ:تو عشقمی بین اینا کولی فرق
امروزم میریم بیرون فقط منو تو چطورِ
شین هه:بعدا میگم میام یا نمیام
فلش بک زنگ تفریح
سوزی آروم سمت شین هه رفت
شین هه بهش نگاه کرد بعد سوزی محکم زد زیر گوش شین هه (هوپی تو کلاس نبود )
شین هه :العان منو برای چی زدی
سوزی:من بهت نگفتم از جیهوپ دور شو (باداد)
همه کلاس به اون دو تا نگاه میکردن
شین هه: به تو ربطی نداره مگه اختيارمن دست توِ
تا دوباره رفت شین هه رو بزنه جیهوپ دست شور گرفت و رد کرد
جیهوپ :داری چی کار میکنی دیوانه شدی
سوزی :جیهوپ من من عاشقتم
جیهوپ:متاسفم باید حد خودتو بدونی تو دوستمی و من عاشق یکی دیگم
سوزی :اما
جیهوپ:اما نداره عشق به اجبار نمی شه
بعد دست شین هه رو گرفت و رفتن تو حیاط
۱۱.۳k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.