خسته شدم
خسته شدم
از همه چی
از تظاهر کردن به خوب بودن ، از اینکه هیچکس فشاری که داره بهم میاد و درک نمیکنه،از نفس کشیدن اجباری،از آدمای فیک اطرافم،انتظارای بی جاشون، از الکی متهم کردنم، از رفتارای آزار دهندشون، از زندگی کردن ، از بدشانسی،از تنهایی
یکی بهم بگه چجوری باید ادامه بدم ، دیگه انقدر تظاهر به خوب بودن کردم که دیگران حال بدمو نمیبینن من به معنای واقعی خسته شدم دیگه نمیدونم چجور تحمل کنم چقد دیگه باید اشک بریزم تا این عذابا تموم بشن؟
از همه چی
از تظاهر کردن به خوب بودن ، از اینکه هیچکس فشاری که داره بهم میاد و درک نمیکنه،از نفس کشیدن اجباری،از آدمای فیک اطرافم،انتظارای بی جاشون، از الکی متهم کردنم، از رفتارای آزار دهندشون، از زندگی کردن ، از بدشانسی،از تنهایی
یکی بهم بگه چجوری باید ادامه بدم ، دیگه انقدر تظاهر به خوب بودن کردم که دیگران حال بدمو نمیبینن من به معنای واقعی خسته شدم دیگه نمیدونم چجور تحمل کنم چقد دیگه باید اشک بریزم تا این عذابا تموم بشن؟
۵.۲k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.