گفتم. دلم دلتنگ توست گفتی مدارا کن گلم
گفتم. دلم دلتنگ توست گفتی مدارا کن گلم
با اشک حسرت نیمه شب گفتی مداوا کن گلم
گفتم غریبم بیکسم بی تو اسیرِ درد و غم
گفتی به یاد خاطرات این لحظه زیبا کن گلم
گفتم بیا در هر طپش قلبم صدایت میزند
گفتی به جایم با نسیم در خواب نجوا کن گلم
گفتم بیا بی تو جهان زندانِ تاریک و سیاه
گفتی که دنیا را قفس از عشق معنا کن گلم
گفتم بیا با بوسه ای آرام کن این خسته جان
گفتی گل حسرت بکار در سینه غوغا کن گلم
گفتم دلت سنگی شده دیگر به فکرم نیستی
گفتی برو بر حال خود فکری به فردا کن گلم
گفتم شدم سنگ صبور دلخسته از نامردمی
گفتی عزای عشق را در سینه بر پا کن گلم
با اشک حسرت نیمه شب گفتی مداوا کن گلم
گفتم غریبم بیکسم بی تو اسیرِ درد و غم
گفتی به یاد خاطرات این لحظه زیبا کن گلم
گفتم بیا در هر طپش قلبم صدایت میزند
گفتی به جایم با نسیم در خواب نجوا کن گلم
گفتم بیا بی تو جهان زندانِ تاریک و سیاه
گفتی که دنیا را قفس از عشق معنا کن گلم
گفتم بیا با بوسه ای آرام کن این خسته جان
گفتی گل حسرت بکار در سینه غوغا کن گلم
گفتم دلت سنگی شده دیگر به فکرم نیستی
گفتی برو بر حال خود فکری به فردا کن گلم
گفتم شدم سنگ صبور دلخسته از نامردمی
گفتی عزای عشق را در سینه بر پا کن گلم
۲.۷k
۲۸ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.