پارت۱۸...من مال توعم
=:اره...میدونم پدرم قراره جرم بده ولی مهم نیس...تو بگو ببینم چرا خودکشی کردی؟
+:*همه چیو گفت*
=:پس الان اون دختره کیه که نقش تورو بازی کرده؟
+:نمیدونم هرکیه کپی منه..اگه نبود جیمین اینطوری نمیکرد
=:به کسی شک داری؟
+:ب یکی یکم شک دارم که اونم چهرش ی جور دیگس اصلا شبیه من نیس
=:کیه؟
+:ولش کن بابااون کجا من کجا
=:باش
*دو روز بعد*
+:یااا میگممم نمیخوامم میخام برم اینجا بوی بدی داره*کیوت*
_:هنوز دوروزه حالت یکم خوب شده حدقل یه هفته بمون*جدی*
×:درسته از جیمین خوشم نمیاد ولی نونا الان حق با اونه حدقل ی هفته بمون
+:یااا می...
=:میزنمتاااا
+:اصلا با هر سه تاتون قهرم..من هققق نمیخوام هقق اینجا بمونمممممم*کیوت،گریه*
_:بچه بازی در نیار..موضوع قلبته دکتر گفته تا ی ماه حتا نمیتونی ی قدم برداری چون نفست تنگ میشه..تازه خودمم میخواستم هرطور شده ببرمت ولی میدونم بری نه قرصاتو میخوردی نه میزاری دکتر بهت سرم و امپول بزنه
+:شاید من ی چیزی میدونم میگم از اینجا بریم*بغض،اروم*
_:چی میدونی؟بگو ببینم
+:ه..یچی
_:ات*جدی*
+:قول بده عصبی نشی
_:خودت میگی یا کاری کنم..
+:خیله خببب...یکی از دکترا خیلی بهم نزدیک میشه حتا ی بار خسته بودم چشمامو بستم فک کرد خوابیدم..وقتی چشمامو باز کردم دیدم نزدیک لبم شده وقتی دید دارم نگاش میکنم نیشخند زد رفت
_:...بزار به پرستار بگم بهت سرم بزنه بعد کارای ترخیص رو انجام بدم..خیالتم راحت اون دکتر الان زیره خاکه
+:چ..یی؟
_:تصادف کرده..اسمش جویونگه
+:هوانگ جویونگ..خودشه
_:بهتر الان کماس امروز فرداس بمیره استراحت کن بیام بریم
+:باشه
ویوجیمین:
بعد سرم ات کارای ترخیصو انجام دادم و رفتیم عمارت...اتو بردم اتاقش و دکتر خبر کردم..رفتمبیرون از اتاق..دکتر معاینه کرد و خواست سرم بزنه که..
+:هققق جیمینن*داد*
_:چیشده؟خوبی؟
د:میخوام سرم بزنم نمیزاره
_:مگهقول ندادی میزاری سرم بزنه؟
+:من؟کی؟چی؟...نه
_:یااا اتتتت...قول دادی
+:نموخام هق*کیوت*
ویوات:
داشتم رد میکردم که جیمین اومد رو تخت و منو گرفت تو بغلش که جیغ زدم و بزور الاهی بهم سرم زدن..چند ساعت گزشت و من داشتم گریه میکردم دلم جیمینو میخواست بعد اینکه بهم سرم زدن رفت بیرون انقد گریه کردم سرم داشت میترکید اجوما زنگزد به جیمین و گفت بیاد
*۳۰ دقیقه بعد*
+:نمیخوام..تا جیمین نیاد نمیخورممم
اجوما:ارباب گفت نمیتونه تا اخر هفته بیاد مشکلی پیش اومده لطفا بخور
جینا:چقد خودتو لوس میکنی...فک میکنی با این رفتارت جیمین ازت خوشش میاد؟اون از دخترای لوس و مامانی متنفره
اینم پارت جدید🤌🏻
=:اره...میدونم پدرم قراره جرم بده ولی مهم نیس...تو بگو ببینم چرا خودکشی کردی؟
+:*همه چیو گفت*
=:پس الان اون دختره کیه که نقش تورو بازی کرده؟
+:نمیدونم هرکیه کپی منه..اگه نبود جیمین اینطوری نمیکرد
=:به کسی شک داری؟
+:ب یکی یکم شک دارم که اونم چهرش ی جور دیگس اصلا شبیه من نیس
=:کیه؟
+:ولش کن بابااون کجا من کجا
=:باش
*دو روز بعد*
+:یااا میگممم نمیخوامم میخام برم اینجا بوی بدی داره*کیوت*
_:هنوز دوروزه حالت یکم خوب شده حدقل یه هفته بمون*جدی*
×:درسته از جیمین خوشم نمیاد ولی نونا الان حق با اونه حدقل ی هفته بمون
+:یااا می...
=:میزنمتاااا
+:اصلا با هر سه تاتون قهرم..من هققق نمیخوام هقق اینجا بمونمممممم*کیوت،گریه*
_:بچه بازی در نیار..موضوع قلبته دکتر گفته تا ی ماه حتا نمیتونی ی قدم برداری چون نفست تنگ میشه..تازه خودمم میخواستم هرطور شده ببرمت ولی میدونم بری نه قرصاتو میخوردی نه میزاری دکتر بهت سرم و امپول بزنه
+:شاید من ی چیزی میدونم میگم از اینجا بریم*بغض،اروم*
_:چی میدونی؟بگو ببینم
+:ه..یچی
_:ات*جدی*
+:قول بده عصبی نشی
_:خودت میگی یا کاری کنم..
+:خیله خببب...یکی از دکترا خیلی بهم نزدیک میشه حتا ی بار خسته بودم چشمامو بستم فک کرد خوابیدم..وقتی چشمامو باز کردم دیدم نزدیک لبم شده وقتی دید دارم نگاش میکنم نیشخند زد رفت
_:...بزار به پرستار بگم بهت سرم بزنه بعد کارای ترخیص رو انجام بدم..خیالتم راحت اون دکتر الان زیره خاکه
+:چ..یی؟
_:تصادف کرده..اسمش جویونگه
+:هوانگ جویونگ..خودشه
_:بهتر الان کماس امروز فرداس بمیره استراحت کن بیام بریم
+:باشه
ویوجیمین:
بعد سرم ات کارای ترخیصو انجام دادم و رفتیم عمارت...اتو بردم اتاقش و دکتر خبر کردم..رفتمبیرون از اتاق..دکتر معاینه کرد و خواست سرم بزنه که..
+:هققق جیمینن*داد*
_:چیشده؟خوبی؟
د:میخوام سرم بزنم نمیزاره
_:مگهقول ندادی میزاری سرم بزنه؟
+:من؟کی؟چی؟...نه
_:یااا اتتتت...قول دادی
+:نموخام هق*کیوت*
ویوات:
داشتم رد میکردم که جیمین اومد رو تخت و منو گرفت تو بغلش که جیغ زدم و بزور الاهی بهم سرم زدن..چند ساعت گزشت و من داشتم گریه میکردم دلم جیمینو میخواست بعد اینکه بهم سرم زدن رفت بیرون انقد گریه کردم سرم داشت میترکید اجوما زنگزد به جیمین و گفت بیاد
*۳۰ دقیقه بعد*
+:نمیخوام..تا جیمین نیاد نمیخورممم
اجوما:ارباب گفت نمیتونه تا اخر هفته بیاد مشکلی پیش اومده لطفا بخور
جینا:چقد خودتو لوس میکنی...فک میکنی با این رفتارت جیمین ازت خوشش میاد؟اون از دخترای لوس و مامانی متنفره
اینم پارت جدید🤌🏻
۶.۶k
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.