پسران هدفمند🥰
پارت سیزدهم:
ادامه ی پارت قبلی:
+وای نه دارن همدیگه رو میکشن بدوین بچه ها...
جین رو به جمع گفت.
تهیونگ با صدای گرفته گفت:ببخشید دوستان من حالم خیلی بده مریضم من نمیتونم بیام.
جانگ کوکم گفت:من پام درد میکنه هنوز قوزک پام خوب نشده.
جیمین:باشه شما دو تا استراحت کنید ما ۵ نفر میریم..
همگی تایید کردن...
آسانسور:
وای خدا من میترسم
چرا اینجوری شد؟
باید از ایران بریم..
اینها رو جیهوپ با ترس به جمع گفت.
نامجون:دندان به جیگر بگیر پسر همه چیز درست میشه...
جیهوپ:نه نمیشه جانگ کوک به مرگ تهدید شده تهیونگم ک مثل اینکه اینجا جای ما نیست باید برگردیم.
جین: میشه خواهش کنم انقدر ضعیف نباشی.
جیمین:حق با جینهه بچه ها ما باید قوی باشیم آرمیها پشتمنونن.
آسانسور تو طبقه ی همکف ایستاد... بی تی اس سریع دویدن.
جنگ آرمیها و هیترا در میدان آزادی تهران:
اخبار:
هم اکنون به دست ما رسیده است ک اعضای بی تی اس این جنگو شروع کردن از وقتی وارد کشورمان شدن هرج و مرج ایجاد شده رسانه های شرقی و کشورهای اسلامی ازمون میخوان زودتر بی تی اسو تحویل دادگاه بدیم.
هم اکنون با خبرنگار شبکه خبر آقای حسینی بای در خدمت شما هستیم .
سلام آقای حسینی بای لطفا درباره ی اتفاقات اخیر توضیح بدین.
آقای حسینی بای:سلام خدمت همه ی همکارای عزیزم ..همانطور که مشاهده میکنید دعوای بین آرمیها و هیترا سر بی تی اسه من وقتی رسیدم دیدم چند آدم زخمی شدن اونم به خاطر چی به خاطر یک هیت دادن به کثیف ترین آدمهای دنیا پلیس دستور دستگیری آرمیها و اعضای بی تی اسو داده و الان پلیس سر میرسه...
+ممنونم آقای حسینی بای فعلاا.
خوب ممنون از همراهیتون ..
از زبان جیمین:
وای وقتی رسیدیم پایین دیدیم چند نفر مجروح شدن احتمال دادم هیترا باشن.
آرمیها با پوزخند نگاهشون کردن و گفتن:جرات دارین یکبار دیگه به آیدلهای ما توهین کنید اونوقت دندونهاتون تو دهنتون خورد میکنم.
جین جلو رفت رو به اون دختری ک حرف زد ایستاد و گفت:فکر میکنی کارت خیلی درسته؟ الان بدتر حاشیه ساز شدیم میدونم میخواستین کمکمون کنید و ازتون ممنونم ولی خوب ببینید همه چیز رو خراب کردین. الان ما چیکار کنیم؟
صدای آژیر پلیس اومد ک داد زد:دستها بالا ..
من و جین و بقیه دستهامون بالا بردیم پلیس به دستمون دستبند زد و آرمیهای دیگم زندانی کرد..
من نگاه طبقه ی سوم کردم تهیونگ و جانگ کوک داشتن ما رو نگاه میکردن.
با لبخند گفتم:تهیونگ لطفا زنده بمون و کمکمون کن من میدونم ک تو مریض نیستی یکی مسمومت کرده.
و سوار ماشین پلیس شدیم و به طرف زندان حرکت کردیم..
آنچه در پارت بعدی میخوانیم:
+چی تو گفتی تهیونگ مریض نشده مسموم شده؟
+آره درست شنیدی یکی میخواد تهیونگ بمیره و ما رو مقصر جلوه بده.
_حالا باید چیکار کنیم؟
نظر بدین
ادامه ی پارت قبلی:
+وای نه دارن همدیگه رو میکشن بدوین بچه ها...
جین رو به جمع گفت.
تهیونگ با صدای گرفته گفت:ببخشید دوستان من حالم خیلی بده مریضم من نمیتونم بیام.
جانگ کوکم گفت:من پام درد میکنه هنوز قوزک پام خوب نشده.
جیمین:باشه شما دو تا استراحت کنید ما ۵ نفر میریم..
همگی تایید کردن...
آسانسور:
وای خدا من میترسم
چرا اینجوری شد؟
باید از ایران بریم..
اینها رو جیهوپ با ترس به جمع گفت.
نامجون:دندان به جیگر بگیر پسر همه چیز درست میشه...
جیهوپ:نه نمیشه جانگ کوک به مرگ تهدید شده تهیونگم ک مثل اینکه اینجا جای ما نیست باید برگردیم.
جین: میشه خواهش کنم انقدر ضعیف نباشی.
جیمین:حق با جینهه بچه ها ما باید قوی باشیم آرمیها پشتمنونن.
آسانسور تو طبقه ی همکف ایستاد... بی تی اس سریع دویدن.
جنگ آرمیها و هیترا در میدان آزادی تهران:
اخبار:
هم اکنون به دست ما رسیده است ک اعضای بی تی اس این جنگو شروع کردن از وقتی وارد کشورمان شدن هرج و مرج ایجاد شده رسانه های شرقی و کشورهای اسلامی ازمون میخوان زودتر بی تی اسو تحویل دادگاه بدیم.
هم اکنون با خبرنگار شبکه خبر آقای حسینی بای در خدمت شما هستیم .
سلام آقای حسینی بای لطفا درباره ی اتفاقات اخیر توضیح بدین.
آقای حسینی بای:سلام خدمت همه ی همکارای عزیزم ..همانطور که مشاهده میکنید دعوای بین آرمیها و هیترا سر بی تی اسه من وقتی رسیدم دیدم چند آدم زخمی شدن اونم به خاطر چی به خاطر یک هیت دادن به کثیف ترین آدمهای دنیا پلیس دستور دستگیری آرمیها و اعضای بی تی اسو داده و الان پلیس سر میرسه...
+ممنونم آقای حسینی بای فعلاا.
خوب ممنون از همراهیتون ..
از زبان جیمین:
وای وقتی رسیدیم پایین دیدیم چند نفر مجروح شدن احتمال دادم هیترا باشن.
آرمیها با پوزخند نگاهشون کردن و گفتن:جرات دارین یکبار دیگه به آیدلهای ما توهین کنید اونوقت دندونهاتون تو دهنتون خورد میکنم.
جین جلو رفت رو به اون دختری ک حرف زد ایستاد و گفت:فکر میکنی کارت خیلی درسته؟ الان بدتر حاشیه ساز شدیم میدونم میخواستین کمکمون کنید و ازتون ممنونم ولی خوب ببینید همه چیز رو خراب کردین. الان ما چیکار کنیم؟
صدای آژیر پلیس اومد ک داد زد:دستها بالا ..
من و جین و بقیه دستهامون بالا بردیم پلیس به دستمون دستبند زد و آرمیهای دیگم زندانی کرد..
من نگاه طبقه ی سوم کردم تهیونگ و جانگ کوک داشتن ما رو نگاه میکردن.
با لبخند گفتم:تهیونگ لطفا زنده بمون و کمکمون کن من میدونم ک تو مریض نیستی یکی مسمومت کرده.
و سوار ماشین پلیس شدیم و به طرف زندان حرکت کردیم..
آنچه در پارت بعدی میخوانیم:
+چی تو گفتی تهیونگ مریض نشده مسموم شده؟
+آره درست شنیدی یکی میخواد تهیونگ بمیره و ما رو مقصر جلوه بده.
_حالا باید چیکار کنیم؟
نظر بدین
۳.۵k
۰۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.