عشق به یک ماده ی مخدر می ماند
عشق به یک ماده ی مخدر می ماند،
در آغاز احساس سرخوشی و تسلیم مطلق به آدم دست می دهد،
روز به روز بیشتر می خواهی، هنوز معتاد نیستی
اما از آن احساس خوشت می آید و فکر میکنی میتوانی در اختیار خودت داشته باشیش،
چند دقیقه به معشوق می اندیشی و بعد سه ساعت فراموشش میکنی.
اما کم کم به آن شخص عادت میکنی و کاملاً به او وابسته میشوی،
حالا دیگر سه ساعت به او فکر میکنی
و دو دقیقه فراموشش میکنی.
اگر در دسترست نباشد همان احساسی را داری که معتادهای خمار دارند .
معتاد برای به دست آوردن مواد، تن به هر کاری میدهد
و تو هم حاضری به خاطر عشق دست به هر کاری بزنی.
پس تنها باید به کسی عشق بورزیم که میتوانیم او را در کنارمان داشته باشیم.
در آغاز احساس سرخوشی و تسلیم مطلق به آدم دست می دهد،
روز به روز بیشتر می خواهی، هنوز معتاد نیستی
اما از آن احساس خوشت می آید و فکر میکنی میتوانی در اختیار خودت داشته باشیش،
چند دقیقه به معشوق می اندیشی و بعد سه ساعت فراموشش میکنی.
اما کم کم به آن شخص عادت میکنی و کاملاً به او وابسته میشوی،
حالا دیگر سه ساعت به او فکر میکنی
و دو دقیقه فراموشش میکنی.
اگر در دسترست نباشد همان احساسی را داری که معتادهای خمار دارند .
معتاد برای به دست آوردن مواد، تن به هر کاری میدهد
و تو هم حاضری به خاطر عشق دست به هر کاری بزنی.
پس تنها باید به کسی عشق بورزیم که میتوانیم او را در کنارمان داشته باشیم.
- ۱.۹k
- ۱۳ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط