پارت آخر

نامجون : ا.ت تو تو بهوش اومدی پرستاررررررر
پرستار رو با پ.ر
پ.ر : خداروشکر نمیدونی همسرت چقد نگرانت بود
ا.ت : نگاه برزخی به پرستار
پ.ر : خ...خوب من برم یگم دکترت بیاد (تند تند پشت سرهم)
نامجون : یاااا ا.ت مگه من چمه
ا.ت : چت نیس فقط هنوز زوده برای این حرف ها
(فردا)
مرخص شدم
رفتم خونه
ا.ت: بچه ها بیاید میخوام باهاتون صحبت کنم
کوک : چیشده ا.ت
ا.ت : میخوام هویت اصلیمو بهتون بگم , من بزرگترین دشمنت بودم کوک
کوک : یعنی چی
ا.ت : م..من دارک هستم رئیس باند پروانه سیاه
کوک : چ..چییییییی
نامجون که تا اون موقع ساکت بود لیوان تو دستش رو پرت کرد و از خونه رفت
ته : ا.ت تو واقعا
ا.ت : اره مگه نمیدونستی مافیام
شب نامجون اومد باهام قهر بود
+ نامجون قهری
- ....
+ باشه
رفتم جلو و سطحی لبش رو بوسیدم تو شک بود
- خیلی خوب خرم کردی اما چرا زودتر نگفتی
+ به نظرت پلیس مخفی میتونه
- پلیسسسس مخفییییی
+ اره
- خیلی خوب ولش کن بیا اینجا
رفتم بغلش لبش رو رو لبام گذاشت
چند دقیقه بعد جدا شد
- ایکاش زودتر بوست می کردم لبات مزه توت فرنگی میده
+ یااااا
- خیلی خوب بابا😂
+ حوصلم سر رفته
- بیا یه بازی
+ چی
- لبمو بخور (بعد لبشو غنچه کرد)
+ یع بار بوست کردم پررو شدیا
خوابیدم رو تخت
نامجون خوابید روم
+ نام پاشووو
- شرط داره
+ چه شرطی
- بوسم کن
+ خداااا
رفتم لبشو سطحی بوسیدم
اومدم جدا شم‌ که گرفتم و‌ بوسرو از سر گرفت(خب بیاین مزاحم کاراشون نشیم😂😈)





من و نام ازدواج کردیم و الان یک پسر به اسم جیهو داریم و خیلی خوش بختیم

ببخشید این فیک ام بد شد چون هر چی برنامه ریزی کرده بودم با یک امتحان یهویی پریدددد😖فیک بعدی خون آشامی هس
دیدگاه ها (۲)

کدوم رو بزارم

پارت یازدهم

خوب خوب داریم به پارت های آخر نزدیک می شویمپارت بعدی میخوام ...

پارت ۸۴ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط