پارتصد غریبهآشنا

#پارت_صد #غریبه_آشنا

سهون:
جسیکا از اتاق ئونسو اومد بیرون تیفانی هم اومد دنبالش
کای:بیاید بریم بکهیون نمونه منتظر
جسیکا:کجا برید،فک کردید به همین راحتیه
چانیول:شما چرا بیخودی انقد بزرگش میکنید
تیفانی:بزرگ هست...ما چند روز دیگه اجرا داریم بدون یونا نمیشه
کای:مهم نیست ک نمیشه
جسیکا:یعنی چی ک مهم نیست
کای:یعنی ماهم اجرا داریم،ماهم دوستمون حالش بده،اصلن شما میدونید ما داریم کجا میریم،هر دفه پیداتون میشه،بابا حالش بده چرا شما متوجهه موقفیتتت نیستیددد،چرا یه کاری میکنید ک بهتون توهین بشه،این دفه واسه آخر بهتون میگم بار پیشم به این خانم گفتم دفه دیگه نبینمتون سر راهمون وگرنه دیگه اینطوری حرف نمیزنم برید اونور
تیفانی:نریم چی میشه

کای هولش داد اونور
کای:چانیول بریم

اومد بازو منو گرفت و شروع کرد راه رفتن،من واقعا دیگه حالم بد بود سرم بدجور درد میکرد تیر میکشید،دیگه توان راه رفتن نداشتم،داشتم میافتادم،کای و چانیول زیر بغلمو گرفتن نزاشتن بیافتم
کای:چی شد سهون
+سرممم،سرم دارهه میترکه

سوهو دویید و رفت دکتر رو بیاره،حالم خیلی بد بود سرمو گرفتم تو دستم نشستم رو زمین،چندتا پرستار با برانکارد اومدن بلندم کردن گذاشتنم رو تخت و دکتر اومد بالا سرم
دکتر:عکس گرفتید؟
چانیول:داشتیم میرفتیم برا عکس
دکتر:سریع خانم پرستار برید عکس بگیرد،ببریدش سریعتر ببریدش...

کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
#exo #Gharibeh_ashena
دیدگاه ها (۲)

#پارت_صد_یک #غریبه_آشناکایشکه شده بودم،حالش بد بود اگه طوریش...

#فن_آرت_تایم😋 #kai #exo #fanart

#پارت_نود_نه #غریبه_آشناسهون+سوهو هیونگ برو پیش اینا ببین چی...

#پارت_نود_هشت #غریبه_آشناسهونبکهیون هم اومد منم رفتم باهاشون...

پارت ۸۸ فیک ازدواج مافیایی

"شراب سرخ" Part: ⁹ویو جناکای اروم‌ اومد سمتم و کنارم‌ نشست ....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط