افسوس که نو بهار آخر گردید

افسوس که نو بهار آخر گردید

آن باغ پر از شکوفه پر پر گردید

اندوه ، اندوه از فراق آن گل

کز بوی خوشش جهان معطر گردید . . .
دیدگاه ها (۱)

#دنیا به #عزای تو یتیمانه گریستهر مرد و زن و عاقل و دیوانه گ...

تنها نه #دل و سینه و سر میسوزد#خورشید و ستاره و قمر می سوزده...

دل به #عشق اش داده ام دلداده امبَهراین #دل، دل فکاری گریه کن...

می سوخت چو #شمع تا سحر در شب مرگبشکفت #گل از گل رخش در تب مر...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

یه روز یه باغبونییه مرد آسمونینهالی کاشت میونباغچه‌ی مهربونی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط