جهان به هنگام شب چهقدر اندوهناک است و چه رمزآلود است غ

«جهان به هنگام شب چه‌قدر اندوهناک است، و چه رمزآلود است غباری که روی مرداب‌ها را می پوشاند. اگر در این مه و غبار سرگردان بوده باشی و پیش از مرگ، رنج و درد زیادی را تحمل کرده باشی، و اگر باری گران در این جهان به دوش می‌داشتی، حرف مرا می فهمیدی. اگر چنان خسته بودی که بی‌هیچ افسوس و پشیمانی، آماده‌ی ترکِ این دنیا و مرداب‌هایش بودی، حرف مرا می‌فهمیدی. اگر حاضر بودی با آغوشی باز به استقبال مرگ بروی و او را تنها راه نجات و آرامش می‌دانستی، حرف من را می فهمیدی.»

#میخائیل_بولگاکف
#مرشد_و_مارگریتا
دیدگاه ها (۴)

من می‌توانم هم صحبت خودم باشم. بنابراین هیچ وقت تنها نمی‌شوم...

بی‌معنایی دوست من، جوهر زندگی است. همیشه و همه جا با ماست......

از دست دادن زندگی چیزی‌‌ نیست و‌ هر وقت که لازم باشد من این ...

درد، صرفاً آدم‌ها را مچاله و رنجور نمی‌کند، تنهایی هم می‌آور...

پارت هفتم: داستان از دیدگاه یونگی: در این چند روز هر وقت تنه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط