رئیس جذاب من
[ رئیس جذاب من ]
♡پارت 14 ♡
ویو جونگ کوک
مجبور شدم به ات پیام بدم بیاد کمکمون آخه وقتی که داشتم تهیونگ رو میآوردم داخل غار با یه نفر درگیر شدم و با چاقو به پهلوم زد حالا منم دیگه نمیتونسم راه برم ......به ات پیام دادم چون میدونستم مدرک کمک های اولیه داره....و راستش یکم میترسم نه به خاطر خودم اول به خاطر ات که میترسم توی راه به خاطر من آسیب ببینه بعدم به خاطر تهیونگ میترسم دوام نیاره و ازطرفی هم ممکنه ات پیامم رو جدی نگیره و نیاد....اگه نیاد چی من و تهیونگ بدجوری آسیب دیدیم اگه ات نیاد ممکنه جفتمون بمیریم
ویو ات
از همون مسیری که توی آدرس نوشته بود رفتم وی زمین دارد خون بود دنبال همون رفتم که دیدم رد خون به یه غار میرسه چرا دروغ خیلی میترسیدم ولی بازم رفتم ولی چرا چرا من باید به خاطر جئون جونگ کوک جونمو به خطر بندازم و این احتمال هم هست که اون خود جئون جونگ کوک نباشه ولی بازم به مسیر ادامه دادن و رفتم داخل غار که با صحنه وحشتناکی روبه رو شدم .....درسه جئون جونگ کوک و یه نفر دیگه غرق در خون روی زمین افتاده بودن سریع دست جونگ بودم دویدم به سمتشون
–ا..ات؟
*جونگ کوک کلا باصدای گرفته حرف میزنه و تهیونگ هم بیهوشه *
+رئیس....حالتون خوبه....خون ریزی دارین
–خوشحالم اومدی...ممنونم
+الان وقت این حرفا نیست باید سریع جلوی خون ریزی تونو بگیریم
–اول به تهیونگ کمک کن
+اما زخم اون روی پاشه ولی زخم شما از پهلوعه و خون ریزی بیشتری داره
–من خوبم ات
+اما.....
–لطفا
+باشه
ات شروع کرد به پانسمان زخم ته ته که بهوش اومد
&ااا..خ...ااایییی پام
+لطفا آروم باش و پاتو تکون نده
&آههههههه*اربده*
+تحمل کن الان تموم میشه
&ج.جونگ کوک کجاست
+نگران نباش همینجاست
&یاااا...جونگ کوک از هوش رفته باید اول به اون کمک میکردی بد جور خون ریزی داره
تهیونگ اومد بره سمت جونگ کوک که پاش درد گرفت.
&آییشش...لعنتی.....همش تقصیر توی عوضیه
+لطفا آروم باش و همین جا بشین
ات به سمت جونگ کوک رفت
ویو ات
بدجور آسیب دیده اینجوری نمیشه با این وسایل نمیتونم بهش کمک کنم باید ببرمش خونه ولی فعلا باید جلوی خون ریزی شو بگیرم
ات پیراهن جونگ کوک رو از تنش در آورد و شروع کرد به پانسمان کردن زخمش که البته این کار فقط باعث میشد کمی خون ریزیش کمتر بشه و همچنان جون جونگ کوک در خطر بود که..........
ادامه دارد............
امروز من واقعا حالم خوب نبود نتونستم پارت جدید بزارم واسه همین الان گذاشتم لطفا حمایتم کنید تا بتونم بهتر بنویسم ممنونم ازتون❤️ 🥹
♡پارت 14 ♡
ویو جونگ کوک
مجبور شدم به ات پیام بدم بیاد کمکمون آخه وقتی که داشتم تهیونگ رو میآوردم داخل غار با یه نفر درگیر شدم و با چاقو به پهلوم زد حالا منم دیگه نمیتونسم راه برم ......به ات پیام دادم چون میدونستم مدرک کمک های اولیه داره....و راستش یکم میترسم نه به خاطر خودم اول به خاطر ات که میترسم توی راه به خاطر من آسیب ببینه بعدم به خاطر تهیونگ میترسم دوام نیاره و ازطرفی هم ممکنه ات پیامم رو جدی نگیره و نیاد....اگه نیاد چی من و تهیونگ بدجوری آسیب دیدیم اگه ات نیاد ممکنه جفتمون بمیریم
ویو ات
از همون مسیری که توی آدرس نوشته بود رفتم وی زمین دارد خون بود دنبال همون رفتم که دیدم رد خون به یه غار میرسه چرا دروغ خیلی میترسیدم ولی بازم رفتم ولی چرا چرا من باید به خاطر جئون جونگ کوک جونمو به خطر بندازم و این احتمال هم هست که اون خود جئون جونگ کوک نباشه ولی بازم به مسیر ادامه دادن و رفتم داخل غار که با صحنه وحشتناکی روبه رو شدم .....درسه جئون جونگ کوک و یه نفر دیگه غرق در خون روی زمین افتاده بودن سریع دست جونگ بودم دویدم به سمتشون
–ا..ات؟
*جونگ کوک کلا باصدای گرفته حرف میزنه و تهیونگ هم بیهوشه *
+رئیس....حالتون خوبه....خون ریزی دارین
–خوشحالم اومدی...ممنونم
+الان وقت این حرفا نیست باید سریع جلوی خون ریزی تونو بگیریم
–اول به تهیونگ کمک کن
+اما زخم اون روی پاشه ولی زخم شما از پهلوعه و خون ریزی بیشتری داره
–من خوبم ات
+اما.....
–لطفا
+باشه
ات شروع کرد به پانسمان زخم ته ته که بهوش اومد
&ااا..خ...ااایییی پام
+لطفا آروم باش و پاتو تکون نده
&آههههههه*اربده*
+تحمل کن الان تموم میشه
&ج.جونگ کوک کجاست
+نگران نباش همینجاست
&یاااا...جونگ کوک از هوش رفته باید اول به اون کمک میکردی بد جور خون ریزی داره
تهیونگ اومد بره سمت جونگ کوک که پاش درد گرفت.
&آییشش...لعنتی.....همش تقصیر توی عوضیه
+لطفا آروم باش و همین جا بشین
ات به سمت جونگ کوک رفت
ویو ات
بدجور آسیب دیده اینجوری نمیشه با این وسایل نمیتونم بهش کمک کنم باید ببرمش خونه ولی فعلا باید جلوی خون ریزی شو بگیرم
ات پیراهن جونگ کوک رو از تنش در آورد و شروع کرد به پانسمان کردن زخمش که البته این کار فقط باعث میشد کمی خون ریزیش کمتر بشه و همچنان جون جونگ کوک در خطر بود که..........
ادامه دارد............
امروز من واقعا حالم خوب نبود نتونستم پارت جدید بزارم واسه همین الان گذاشتم لطفا حمایتم کنید تا بتونم بهتر بنویسم ممنونم ازتون❤️ 🥹
- ۱۰.۰k
- ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط