آخرینوداع

#آخرین‌وداع
از پنجره‌ی درب و داغون به آسمون بیرون نگاه کرد و گفت:
- یه امشب رو نمی‌خواد قوی باشی ارن.
همین یه جمله‌ی ساده کافی بود که ارن نعره‌ای از درد بکشه و به گریه بیوفته.
گردنش رو کج کرد تا ماه رو پیدا کنه. به ارن نباید نگاه می‌کرد. ارنِ امشب رو هیچکس نباید می‌دید. ویرون شدن فقط برای خونه اتفاق نمیوفتاد.‌ درست توی یک قدمیش، یه نفر با یه جمله فروریخت.
تنفس داشت برای ارن سخت میشد. به سختی دستش رو سمت لیوان برد و مایعش رو سرکشید.
سرش رو روی میز گذاشت و خش‌دار گفت:
- از دریا متنفرم.
از صدف متنفرم.
از شالگردن متنفرم.
از موهای‌ مشکی متنفرم.
از اینکه آینده‌ای رو ببینم که بدون من هستن متنفرم.
فلوک پاش رو به پای دیگه‌ش تکیه زد و آروم خندید:
- و چندین ساعت داشتی چیزی رو طرح می‌زدی که ازش متنفری؟!
لبخندش جمع شد. نفسش رو فوت کرد و صادقانه گفت:
- می‌دونی چیه؟ هر دومون از اینکه دوستشون داری متنفریم.
با صدای بم شده‌ای گفت:
- شاید اگه بهترین دوست‌های من هم زنده بودن و برعلیهم می‌شدن می‌تونستم درکت کنم.
تلاشش برای ندیدن بی‌فایده بود. گردنش چرخید و پسری رو دید که یه روز بخاطر نجات دادن دوستش یقه‌ی اون رو توی دست گرفته بود.
- برات اهمیت دارن.
نفس کشیدن واست سخت میشه از اینکه می‌دونی کسایی که واست اهمیت دارن فراموشت می‌کنن.
شونه بالا انداخت و گفت:
- واست مهم نیست اگه تمام پارادیس داد بزنن فراموش نمیشی. چون تو،
فراموش نشدن توسط اونا رو می‌خوای!
مکثی کرد و ادامه داد:
- اگه اونا انقد راحت می‌تونن فراموشت کنن، تو هم فراموششون کن تا راحت شی!
- اتفاقا فراموش کردنشون برام مثل آب خوردنه! از اون آب‌هایی که می‌پره توی گلو و خفه‌ت می‌کنه. از اونایی که باید ساعت‌ها سرفه کنی. از اونایی که بی‌اختیار اشکت‌و در میاره.
کاری نداره برام‌ چون بهترین دوستی وجود نداره.
ارن با درد خندید:
- جدی میگم! بهترین دوستی وجود نداره. ربطی به زنده و مرده بودن هم نداره. هر دومون هیچ بهترین دوستی نداریم.
فلوک خیره به درخت توی کاغذ شد و لبش کج شد.
- همون دو نفری که صداشون می‌زنم بهترین دوست و الان مردن، اگه زنده بودن ازشون می‌خواستم بیان طرفمون.

پ.ن:این فن فیک دو پارت هستش پارت بعدی رو فردا میزارم😐👋🏻

نویسنده:مهشید میرزایی
چنل تلگرام:https://t.me/shingeki_no_kyojinn
https://t.me/joinchat/Q8AJ966pB_NmODU8
#فن_فیک
#aot
#انیمه
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
#پست_جدید
دیدگاه ها (۷)

🥲💔🚶🏻‍♀️گلبم بمولا🥲#ارن_یاگر #aot#انیمه#لایک_فالو_کامنت_یادتو...

ژیووون🤤😐♥️#چویا_ناکاهارا #سگ_های_ولگرد_بانگو #انیمه#لایک_فال...

#آخرین‌وداع- دارم... زجر می‌کشم...زغال رو بیشتر روی کاغذ فشا...

...😐به شدت حق بود😐_______________________________________لیو...

ضعیف شده بود. از نظر جسمی هیچ مشکلی نداشت ولی با روح و روان ...

black flower(p,211)

یونگی خندید. خنده‌ش نرم بود، مثل نسیم بین برگ‌ها. بعد کمکش ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط