وانشات
#وانشات
بارون نم نمک پشت شيشه میبارید. و خورشید لاب لای ابرها پنهان شده بود
وسایلتو برداشتی و دوان دوان درو قفل کردی و به سمت محل برگزاری کنسرت حرکت کردی
توی اتاق گریم منتظر نشسته بودی ک تهیونگ اومد و روی صندلی نشست و تو کارت رو شروع کردی
شغل خیلی سختی داشتی و همه بخاطر اینکه تنها میکاپر زن بودی بهت زور میگفتن ولی ت راضی بودی
راضی بودی ک همه این سختی هارو تحمل کنی ولی در عوض بتونی هرچند وقت یکبار عشق زندگیتو از نزدیک ببینی و صورتشو لمس کنی
اروم داشتی لبای تهیونگ رو گریم میکردی ک یهو تهیونگ با یه حرکت سریع لباتو بوسید و گفت
- بد برداشت نکن ا. ت دیدم لبات خشک شده بود راه بهتری ب ذهنم نرسید
و شونه ای بالا نداخت ک تو سری تکون دادی
وقتی اون روی استیج رفت یکی از میکاپرا اومد سرت داد کشبد ک زود باش اتاق گریمو مرتب کن
بعد از مرتب کردن و تمیز کردن وسایل روی صندلی نشستی و هوفی کشیدی
- اذیتت میکنن؟
هین بلندی کشیدی و ترسیده ب ته نگاه کردی
+ چی؟ کی؟ ینی....
داشتی با کلمات بازی میکردی ک یه میکاپر اومد تو و یه براشو برداشت
% ا. تتتتت این چ وضع تمیز کاریه؟ اینکه هنوز پراز پودره؟
اون هنوز متوجه تهیونگ نشده بود ک با داد ته سرجاش میخکوب شد
- وظیفه اون نیست ک وسایل تورو جمع کنه....
و بعد تمام وسایلو با دستاش روی زمین ریخت
- تا 5 دقیقه دیگه میام و امیدوارم ک ببینم همه اینا تمیز شدن و اینجا برق میزنه
و دست تورو کشیدو برد بیرون
+ اقای کیم میشه ولم کنید؟
- ب من نگو اقای کیم با من راحت باش بهم بگو ته
+ببین ته من از پس خودم بر میام
- هییشششش حرفی نباشه نمیخام بهت زور بگن
+ ینی چی؟
- ینی نمیتونم ببینم داری اذیت میشی
+ ینی توهم؟
اروم موهای خیسشو کنار زد و تورو ب دیوار چسپوند و صورتشو نزدیکت کرد
- منم چی؟
+ د... دو.. دوسم داری؟
- اره
متعجب ب چشماش نگاه کردی
- اره.... دوست دارم ا. ت. اونقدر ک حتی فکرشم نمیتونی بکنی. از همون اولش تو تله چشمات گیر کردم میشه... میشه توهم منو... دوست داشته باشی؟
نمیتونستی باور کنی ک عشق زندگیت بهت اعتراف کرده
لبخندی زدیو بدون اینکه چیزی بگی اروم لبتو روی لباش گذاشتی...!
حمایت کنین باز میزارم
بارون نم نمک پشت شيشه میبارید. و خورشید لاب لای ابرها پنهان شده بود
وسایلتو برداشتی و دوان دوان درو قفل کردی و به سمت محل برگزاری کنسرت حرکت کردی
توی اتاق گریم منتظر نشسته بودی ک تهیونگ اومد و روی صندلی نشست و تو کارت رو شروع کردی
شغل خیلی سختی داشتی و همه بخاطر اینکه تنها میکاپر زن بودی بهت زور میگفتن ولی ت راضی بودی
راضی بودی ک همه این سختی هارو تحمل کنی ولی در عوض بتونی هرچند وقت یکبار عشق زندگیتو از نزدیک ببینی و صورتشو لمس کنی
اروم داشتی لبای تهیونگ رو گریم میکردی ک یهو تهیونگ با یه حرکت سریع لباتو بوسید و گفت
- بد برداشت نکن ا. ت دیدم لبات خشک شده بود راه بهتری ب ذهنم نرسید
و شونه ای بالا نداخت ک تو سری تکون دادی
وقتی اون روی استیج رفت یکی از میکاپرا اومد سرت داد کشبد ک زود باش اتاق گریمو مرتب کن
بعد از مرتب کردن و تمیز کردن وسایل روی صندلی نشستی و هوفی کشیدی
- اذیتت میکنن؟
هین بلندی کشیدی و ترسیده ب ته نگاه کردی
+ چی؟ کی؟ ینی....
داشتی با کلمات بازی میکردی ک یه میکاپر اومد تو و یه براشو برداشت
% ا. تتتتت این چ وضع تمیز کاریه؟ اینکه هنوز پراز پودره؟
اون هنوز متوجه تهیونگ نشده بود ک با داد ته سرجاش میخکوب شد
- وظیفه اون نیست ک وسایل تورو جمع کنه....
و بعد تمام وسایلو با دستاش روی زمین ریخت
- تا 5 دقیقه دیگه میام و امیدوارم ک ببینم همه اینا تمیز شدن و اینجا برق میزنه
و دست تورو کشیدو برد بیرون
+ اقای کیم میشه ولم کنید؟
- ب من نگو اقای کیم با من راحت باش بهم بگو ته
+ببین ته من از پس خودم بر میام
- هییشششش حرفی نباشه نمیخام بهت زور بگن
+ ینی چی؟
- ینی نمیتونم ببینم داری اذیت میشی
+ ینی توهم؟
اروم موهای خیسشو کنار زد و تورو ب دیوار چسپوند و صورتشو نزدیکت کرد
- منم چی؟
+ د... دو.. دوسم داری؟
- اره
متعجب ب چشماش نگاه کردی
- اره.... دوست دارم ا. ت. اونقدر ک حتی فکرشم نمیتونی بکنی. از همون اولش تو تله چشمات گیر کردم میشه... میشه توهم منو... دوست داشته باشی؟
نمیتونستی باور کنی ک عشق زندگیت بهت اعتراف کرده
لبخندی زدیو بدون اینکه چیزی بگی اروم لبتو روی لباش گذاشتی...!
حمایت کنین باز میزارم
۴۶.۰k
۱۶ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.