پارت اخر
۲ ماه بعد
از دید ا.ت
امروز یکی از بزرگترین
جشنا برای مافیا هارو داریم
از شوگا خواستم اونم بیاد
این دو ماه میارکا خیلی
به هم وابسته شده
از اینکه امروز میرم پنت
هاوس خیلی خوشحاله
رفتم یه دوش گرفتم
لباسامو پوشیدم
میکاپمو کردم و آماده شدم
سوار ماشین شدم
به مقصدم رسیدم
به شوگا پیام دادم گفتم
تو پنت هاوس میبینمت
رسیدم پنت هاوس روی
مبل نشستم
که یکی به هم پیام
داد گفت
زود بیا پشت بوم
شوگا برات سوپرایز
آماده کرده
شماره ناشناس بود
لبخندی زدم و به پشت
بوم پنت هاوس رفتم
هیچکس نبود
که یکی منو محکم گرفت
تو بغلش
؟های بیبی
@تو کی هستی
؟من میفهمه
یهو هولم داد پایین همه چی
از جلو چشم داشت رد میشد
دستام داشتن
رو هوا میرقصیدن
ویو شوگا
سوار آسانسور شدم داشتم میرفتم
بالا
که یهو ا.تو دیدم اون داشت میفتاد
بدنم یخ کرد همینجوری وایساد
ویو نویسنده
بدن بی جون دخترک
افتاد بغل فرشته ای که
دست هایش باز بود همه
جا قرق خون بود
فیلیکس با اشک دیود
و فریاد میزن تن به جون
دختر را به آغوش کشین
&نهههه چشاتو باز کن
خواهش میکنم تو باید
به دخترت بگی مامانش
کیه بیدار شو
میارکا اومد و با دیدن
اکن صحنه تعادلش رو
داشت از دست میداد
اما پدرش اونو به آغوش کشید
از دید شوگا
ا.ت ۶ سال از نبودنت
میگذره فیلیکس یه پسر
دو ساله داره
دخترمون میدونه ما
پدر مادرشیم
اون عاشق یه
پسر خوشتیپ
شده
قاتلتو پیدا
کردیم اونا تو
حبس عبدا
کاش پیشمون
میموندی🙃
سه پارت رو یک جا گذاشتم
از دید ا.ت
امروز یکی از بزرگترین
جشنا برای مافیا هارو داریم
از شوگا خواستم اونم بیاد
این دو ماه میارکا خیلی
به هم وابسته شده
از اینکه امروز میرم پنت
هاوس خیلی خوشحاله
رفتم یه دوش گرفتم
لباسامو پوشیدم
میکاپمو کردم و آماده شدم
سوار ماشین شدم
به مقصدم رسیدم
به شوگا پیام دادم گفتم
تو پنت هاوس میبینمت
رسیدم پنت هاوس روی
مبل نشستم
که یکی به هم پیام
داد گفت
زود بیا پشت بوم
شوگا برات سوپرایز
آماده کرده
شماره ناشناس بود
لبخندی زدم و به پشت
بوم پنت هاوس رفتم
هیچکس نبود
که یکی منو محکم گرفت
تو بغلش
؟های بیبی
@تو کی هستی
؟من میفهمه
یهو هولم داد پایین همه چی
از جلو چشم داشت رد میشد
دستام داشتن
رو هوا میرقصیدن
ویو شوگا
سوار آسانسور شدم داشتم میرفتم
بالا
که یهو ا.تو دیدم اون داشت میفتاد
بدنم یخ کرد همینجوری وایساد
ویو نویسنده
بدن بی جون دخترک
افتاد بغل فرشته ای که
دست هایش باز بود همه
جا قرق خون بود
فیلیکس با اشک دیود
و فریاد میزن تن به جون
دختر را به آغوش کشین
&نهههه چشاتو باز کن
خواهش میکنم تو باید
به دخترت بگی مامانش
کیه بیدار شو
میارکا اومد و با دیدن
اکن صحنه تعادلش رو
داشت از دست میداد
اما پدرش اونو به آغوش کشید
از دید شوگا
ا.ت ۶ سال از نبودنت
میگذره فیلیکس یه پسر
دو ساله داره
دخترمون میدونه ما
پدر مادرشیم
اون عاشق یه
پسر خوشتیپ
شده
قاتلتو پیدا
کردیم اونا تو
حبس عبدا
کاش پیشمون
میموندی🙃
سه پارت رو یک جا گذاشتم
۴.۰k
۱۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.