پارت ۴

واییی یادم رفت توماس اونجا منتظره لعنتی سریع دویدم به سمت کافه
کلارا:توماس خیلی ببخشید دیر کردم؟
توماس:نه اشکالی نداره (با لبخند)
کلارا: ممنونم
توماس : برای چی؟
کلارا: این که جام وایسادی
توماس :خواهش میکنم
لبخند زدم و رفتم سراغ بقیه ی سفارشا

(تام)
رفتم مغازه که خوراکی بگیرم که دیدم گوشیم زنگ میخوره
تام:الو..چیه؟
متیو:اومدنی یادت نره خوراکی بگیری هااا
تام:خیلی خب تو مغازم دارم میام
متیو:اوکی خدافظ
که گوشیو قطع کردم رفتم خوراکی گرفتم و اومدم خونه
تام:بیا بگیر اینم خوراکیات
متیو:عه مرسی.............کجاااااا
تام:میرم لباساما عوض کنم دیگه
متیو:اوکی
رفتم لباسامو عوض کردم و اومدم
متیو: میگم نظرت چیه منم بیام پیش تو زندگی کنم(با خنده)
تام:نه اینجوری نمیشه تو یچی زدی
متیو:🤣
تام:شام خوردی؟
متیو:نه تو خوردی؟
تام:نه
متیو : خب پس پیتزا سفارش میدم بیارن
تام:اوکی
متیو:ولی به حساب تو
تام: خیلی خب (نیش خند)
دیدگاه ها (۰)

part 5

پارت ۳

پارت ۲

پارت ۸

پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط