ادامه چپتر چهار
بلند نیشخندی عمیق رژ لبی که ..
هم رنگ خون بود
چشمایی بزرگ کشیده به رنگ قهوه ای روشن و سیگاری که باوقارانه اون رو در دست گرفته بود به سمت ما اومد
- هی مارکو فکر کردم دیگه این جاها پیدات نمیشه توله
مارکو: در واقع همین قصد و داشتم کلارا اما کار مهمی پیش اومده وقت نمیگیرم میرم سراغ اصل مطلب داغ ترین میز قمار کدومه ؟
ویکتور : کلارا؟؟ چرا اسمش و اینقدر راحت گفت اسم یه زنه حدودا 30 ساله رو درضمن به عنوان یه زن صداش زیادی کلفت بود ... اونا از قبل همو میشناختن ؟
سرفه ای کردم و رو به مارکو گفتم : این زنو از کجا میشناسی؟
مارکو : شوخیت گرفته؟ کلارا صاحب باره ویکتور
ویکتور : صاحب بارررر؟؟؟؟؟؟؟؟
مارکو : اره خب، چطور؟
ویکتور : هیچی فقط انتظارش و نداشتم ........
و مارکو ریز ریز خندید و مثل اینکه کلارا حرفی برای گفتن نداشت ...,
بالاخره قمار مارکو شروع شد هرچند بنظر من که ابی ازش گرم نمیشه همیشه یه تخته کم داره
پیرمردی که قراره بود با مارکو مسابقه بده دستاشو به ریش سفید کثیفش مالید و گفت : جوجه ای مثل تو باید سریع بکشه بیرون وگرنه غرور شخصیتش تبدیل به جوجه کباب لذیذ برای ما میشه
مارکو خندید و خیلی ریلکس جواب داد:
خیلی خوبه ولی موندم اگه یه خروس پیر بمیره کسی حاضره بخوردش؟ من که طعمشو نمیپسندم
پیرمرد اخمی کرد و چیزی نگفت البته نمیتونستم چیزی بگه
دور اول و مارکو با اوردن یه کارت برد
راستش میشه گفت ... شانسیه اره اره مگه میشه کله پوکی مثل اون ببره؟
دور دوم :
برنده : مارکو اسمیت
دور سوم :
برنده: مارکو اسمیت
دور چهارم :
برنده : مارکو اسمیت
دوره پنجم :
برنده : مارکو اسمیت
دور ششم :
برنده : مارکو اسمیت
دور هفتم :
برنده : مارکو اسمیت
دور هشتم :
برنده : مارکو اسمیت
دور نهم :
برنده : مارکو اسمیت
این یکی اخرین دوره .... تقریبا میتونم بگم باید به غلط کردن بیوفتم ... نمیتونم در این رابطه که مارکو خدایِ قمار دروغ بگم البته که نمیگم فقط یکم زیادی از خودم نا امید شدم ولی همچنان شاید یکم یکما بهش امیدوار شده باشم
پیرمرد عصبانی بنظر میومد و پشت سریای مارکو داشتن یه سری علامت به پیرمرد میدادن
بر خلاف ناباوری انگار پیرمرد داشت این دور و میبرد
و اما حرکت اخر ....
کارتی که مارکو اورد باعث شد نتیجه بازی به کل تغییر کنه ...
برنده دور دهم: مارکو .. اسمیت !
پیرمرد درجا خشکش زده بود
منو مارکو جوری خوشحال بودیم که انگار برای لحظه ای کل جهان و فتح کردیم
پیرمرد عصبانی شد و داد زد :
تقلب کرده !! امکان نداره
مارکو سریع جوابشو داد
واقعا؟ مطمئنی که من تقلب کردم ؟ خیلی ادم جالبی هستی پیری ! مدرکی ام داری؟
پیرمرد گیج و مبهوت گفت :
با نحوه بازی من همه شکست میخورن ولی تو حتی یه بارم نباختی قشنگ معلومه که یه کاسه ای
هم رنگ خون بود
چشمایی بزرگ کشیده به رنگ قهوه ای روشن و سیگاری که باوقارانه اون رو در دست گرفته بود به سمت ما اومد
- هی مارکو فکر کردم دیگه این جاها پیدات نمیشه توله
مارکو: در واقع همین قصد و داشتم کلارا اما کار مهمی پیش اومده وقت نمیگیرم میرم سراغ اصل مطلب داغ ترین میز قمار کدومه ؟
ویکتور : کلارا؟؟ چرا اسمش و اینقدر راحت گفت اسم یه زنه حدودا 30 ساله رو درضمن به عنوان یه زن صداش زیادی کلفت بود ... اونا از قبل همو میشناختن ؟
سرفه ای کردم و رو به مارکو گفتم : این زنو از کجا میشناسی؟
مارکو : شوخیت گرفته؟ کلارا صاحب باره ویکتور
ویکتور : صاحب بارررر؟؟؟؟؟؟؟؟
مارکو : اره خب، چطور؟
ویکتور : هیچی فقط انتظارش و نداشتم ........
و مارکو ریز ریز خندید و مثل اینکه کلارا حرفی برای گفتن نداشت ...,
بالاخره قمار مارکو شروع شد هرچند بنظر من که ابی ازش گرم نمیشه همیشه یه تخته کم داره
پیرمردی که قراره بود با مارکو مسابقه بده دستاشو به ریش سفید کثیفش مالید و گفت : جوجه ای مثل تو باید سریع بکشه بیرون وگرنه غرور شخصیتش تبدیل به جوجه کباب لذیذ برای ما میشه
مارکو خندید و خیلی ریلکس جواب داد:
خیلی خوبه ولی موندم اگه یه خروس پیر بمیره کسی حاضره بخوردش؟ من که طعمشو نمیپسندم
پیرمرد اخمی کرد و چیزی نگفت البته نمیتونستم چیزی بگه
دور اول و مارکو با اوردن یه کارت برد
راستش میشه گفت ... شانسیه اره اره مگه میشه کله پوکی مثل اون ببره؟
دور دوم :
برنده : مارکو اسمیت
دور سوم :
برنده: مارکو اسمیت
دور چهارم :
برنده : مارکو اسمیت
دوره پنجم :
برنده : مارکو اسمیت
دور ششم :
برنده : مارکو اسمیت
دور هفتم :
برنده : مارکو اسمیت
دور هشتم :
برنده : مارکو اسمیت
دور نهم :
برنده : مارکو اسمیت
این یکی اخرین دوره .... تقریبا میتونم بگم باید به غلط کردن بیوفتم ... نمیتونم در این رابطه که مارکو خدایِ قمار دروغ بگم البته که نمیگم فقط یکم زیادی از خودم نا امید شدم ولی همچنان شاید یکم یکما بهش امیدوار شده باشم
پیرمرد عصبانی بنظر میومد و پشت سریای مارکو داشتن یه سری علامت به پیرمرد میدادن
بر خلاف ناباوری انگار پیرمرد داشت این دور و میبرد
و اما حرکت اخر ....
کارتی که مارکو اورد باعث شد نتیجه بازی به کل تغییر کنه ...
برنده دور دهم: مارکو .. اسمیت !
پیرمرد درجا خشکش زده بود
منو مارکو جوری خوشحال بودیم که انگار برای لحظه ای کل جهان و فتح کردیم
پیرمرد عصبانی شد و داد زد :
تقلب کرده !! امکان نداره
مارکو سریع جوابشو داد
واقعا؟ مطمئنی که من تقلب کردم ؟ خیلی ادم جالبی هستی پیری ! مدرکی ام داری؟
پیرمرد گیج و مبهوت گفت :
با نحوه بازی من همه شکست میخورن ولی تو حتی یه بارم نباختی قشنگ معلومه که یه کاسه ای
۶.۳k
۰۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.