black flower(p,155)

black flower(p,155)

جونگ کوک دستش رو روی پیشونیش گذاشت باید چیکار می کرد؟

جونگکوک خودش رو به آشپزخونه رسوند.

مادرش با چشمای که برق میزدند و شیومین با عصبانیت به تهیونگ گیج و سردرگم خیره شده بودند.....


م/ج: عزیزم.... شما کی هستید؟

خانم جئون از تهیونگ پرسید و یه تا از ابرو هاش رو بالا انداخت.

تهیونگ: من تهیونگم کیم تهیونگ.

چشمای خانم جئون درشت شد.

م/ج: کیم تهیونگ؟!

گفت و نگاه معنا داری به پسرش که لباش رو روی هم فشار می داد و با نارضایتی صورتش رو در هم کشیده بود. انداخت.

م/ج : در موردت قبلا از جونگ کوک شنیده بودم.

تهیونگ با تعجب به خودش اشاره کرد.

تهیونگ: در مورد من؟!

خانم جئون در جواب سوال امگای مو نقره ای سرش رو تکون داد.

م/ج: اوه فراموش کردم خودم رو معرفی کنم من جئون سانمی مامان جونگ کوک هستم.....