آب من است او نان من است او

آب من است او نان من است او
مثل ندارد باغ امیدش
متصل است او معتدل است او
شمع دل است او پیش کشیدش


-مولانا
دیدگاه ها (۰)

جان من و جهان من، روی سپید تو شده‌ستعاقبتم چنین شود، مرگ من ...

یکی ز شب گرفتگان چراغ برنمی کند...

جز نقش تو در نظر نیامد ما راجز کوی تو رهگذر نیامد ما راخواب ...

سلام… به اوج تنهایی..سلام به نور چشمان تر ….در سکوت وتاریکی ...

بهار و خاکستر

روزها فکر من این است و همه شب سخنمکه چرا غافل از احوال دل خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط