گفته بودی

گفته بودی
که چرا محو تماشای منی
و آن چنان مات
که یک دم مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم
تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو قد مژه بر هم زدنی!

#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۳)

گاهی هم دوست داشتن هاآنطوری که می‌خواهیم نیستنه از دیوانگی خ...

.موهایت را پریشان کنبه کنار پنجره برو و آسمان رابه نظاره بنش...

‌آدم یا باید عاشق باشد ،یا یک رفیقِ ناب داشته باشد .پاییز و ...

زیاد سخت گرفته ایم !زندگی چیزی به جز گرفتنِ یک استکان چای لب...

🌱🍒منی که بید مجنونم، تویی که سرو لیلاییمنی که محو افسونم، تو...

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

░⃟‌‌‎‎‌قطره قطره اشکهایم میچکد بر دفترمیاد بادا ... ان نگار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط