یاد آن گلشن که گل هرچند میچیدم از آن

یاد آن گلشن که گل هرچند میچیدم از آن

وقت بیرون آمدن ، حسرت به دامن داشتم

فضلی گلپایگانی
دیدگاه ها (۱)

مجنون نشد ارام پذیر از رخ لیلی دردیست جدایی که به درمان...

ﺍﺯ ﻋﺎﻟﻤﻲ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ: ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻋﻘﻞ ﮐﺴﻲ ﭘﻲ ﺑﺮﺩﺟﻮﺍﺏ ...

نگاهی را به صد جان میفروشند بخر ای دل که ارزان میفروشند...

کسی از دفتر من درس اقبالی نمیگیرد مصیبت نامه ام، از من کسی ...

دختر کوچولوی تناسخ یافته من

سه پارتی. وقتی قبلا دوستش داشتی اما

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط