چند پارتی( درخواستی)بخش چهارم (آخر)
داشتم راه میرفتم که ماشینی جلوم ایستاد میدونستم حتما استاد کیمِ ... پس بدون هیچ حرفی رفتم و توی ماشین نشستم ..
-:خب آماده ی ببینیش
+:اره
-: مطمئنم توهم ازش خوشت میاد.. خیلی کیوت و جذابه
+:آها باشه
دارم از حسودی میمیرم
ولی خوبه الان مطمئن شدم که ازم خوشگل تره که این همه رسیدگی به خودم و ندیده
آه .. باید امشب خودم و برای حسابی گریه کردن آماده کنم ..
(ویو تهیونگ)
معلوم بود استرس داره .. ولی چرا ..
امروز خیلی به خودش رسیده بود ولی اینکه همه ی پسرا نگاهشون روش باشه بدم میاد ..
روناش خیلی توی چشم بود بزار برای خودم بشی بعد .. من با این رونا کار دارم ..
بلاخره رسیدیم به خونه ی خودم ..
-:ااااا .. استاد اینجا که خونه ی شماست
+:از کجا میدونی خونه ی منه
-:آخه اولین روزی که اومدین دانشگاه .. بهمون گفتید بیایم تا بهمون کتاب های تمرینی که داشتین و بدین برای همون یادمه
-:خوبه
+:ولی استاد ...
-:جانم
+:مگه کسی که دوسش دارید اینجاست
-:یکم دیگه میاد اینجا ..
+:آها
با هم پیدا شدیم و .. به سمت خونه رفتیم .. کلید و گذاشتم داخل قفل و در و باز کردم ..
داخل خونه شدیم .. و در و پشت سرمون بستم ..
-:خب باید
+:کجا
-:اتاقم
+:ولی گفتین که میخواین دختری که دوست دارید و نشونم بدید
-:خوب اونم اونجاست
+:آها باشه
معلوم بود گیج شده ... در اتاق و خواست باز کنه که ... گرفتمش و ..
-:چشمات و ببند
+: چرا
-:ممکنه از زیبای کور بشی
+:باشه
دستش و روی چشماش گذاشت .. که دستاش و برداشتم ..
+:چیه
-:من چشمات و میبندم ..
+:باشه
دستم و روی چشماش گذاشتم .. و دستش و گرفتم ..
در و با پام باز کردم .. و باهم وارد شدیم ..
جلوی اینه بردمش و ..
-:آماده ی
+:ار. نه
-:چرا
دستم خیس شده بود .. گریه میکنه ..چرا مگه خودش نمیخواست ببینه ..
+:نمی..خوام
برگشت سمتم و بغلم کرد ..
+:نمی.خوام .. ببی..نم
-:چرا کوچولو
+: چو...ن .. تو .. اون و .. دوست.. داری ... نمی..خ..وام
-:نگران نباش .. تو هم میشناسیش
+:مرتیکه ی عوضی
از بغلم دراومد و .. یه جلوش نگاه کرد
+:اینکه ..
از فرصت استفاده کردم و از پشت بغلش کردم ..
-:اوم .. اره .. دیدی چه خوشگله
+:ولی.. اینکه ..
یعنی زد زیر خنده ..
+:منو مسخره کردی
-:نه واضح تر ببین
+: چی رو ببینم
-:خیلی خنگی .. الان توی آینه چی میبینی
+:تو که بهم چسبیدی
-:ای خدا اگه من نباشم چی رو میبینی
+:خودم
-:خب .. کسی که دوسش دارم همینه که توی آینه هست یعنی
+:خودم .. عشقت.. منم
-:آفرین خنگ کوچولوبا دست زد توی سرم
+:خنگ خودتی
-: باشه من خنگم .. خب حالا فهمیدی که کیه نظری نداری
+:اوممم چه نظری
-:ردم میکنی یا قبولم میکنی +:دیدی گفتم خنگی.. انقدر ضایه بازی دراوردم .. همه فهمیدن ولی خودت نفهمیدی
-: تو هم نفهمیدی دوست دارم
+:خب پس..
-:مساوی شدیم
+:اره فکر کنم
-: خب من یه کاری با این رونات دارم
+:چه کاری
-:اوممم .. بزار با رسم شکل بهت نشون بدم ..
روی تخت گذاشتمش و
۱۰:۰۰شب
ازش بیرون کشیدم و کنارش روی تخت افتادم
-خیلی خوبی کوچولو
+:اوممم .. در..د دا.. رم
-:بیا بغلم
بغلش کردم .. دستم و زیر دلش بردم و آروم حرکت میدادم
-:خوب بخوابی کوچولو
+: همچین
پایان
-:خب آماده ی ببینیش
+:اره
-: مطمئنم توهم ازش خوشت میاد.. خیلی کیوت و جذابه
+:آها باشه
دارم از حسودی میمیرم
ولی خوبه الان مطمئن شدم که ازم خوشگل تره که این همه رسیدگی به خودم و ندیده
آه .. باید امشب خودم و برای حسابی گریه کردن آماده کنم ..
(ویو تهیونگ)
معلوم بود استرس داره .. ولی چرا ..
امروز خیلی به خودش رسیده بود ولی اینکه همه ی پسرا نگاهشون روش باشه بدم میاد ..
روناش خیلی توی چشم بود بزار برای خودم بشی بعد .. من با این رونا کار دارم ..
بلاخره رسیدیم به خونه ی خودم ..
-:ااااا .. استاد اینجا که خونه ی شماست
+:از کجا میدونی خونه ی منه
-:آخه اولین روزی که اومدین دانشگاه .. بهمون گفتید بیایم تا بهمون کتاب های تمرینی که داشتین و بدین برای همون یادمه
-:خوبه
+:ولی استاد ...
-:جانم
+:مگه کسی که دوسش دارید اینجاست
-:یکم دیگه میاد اینجا ..
+:آها
با هم پیدا شدیم و .. به سمت خونه رفتیم .. کلید و گذاشتم داخل قفل و در و باز کردم ..
داخل خونه شدیم .. و در و پشت سرمون بستم ..
-:خب باید
+:کجا
-:اتاقم
+:ولی گفتین که میخواین دختری که دوست دارید و نشونم بدید
-:خوب اونم اونجاست
+:آها باشه
معلوم بود گیج شده ... در اتاق و خواست باز کنه که ... گرفتمش و ..
-:چشمات و ببند
+: چرا
-:ممکنه از زیبای کور بشی
+:باشه
دستش و روی چشماش گذاشت .. که دستاش و برداشتم ..
+:چیه
-:من چشمات و میبندم ..
+:باشه
دستم و روی چشماش گذاشتم .. و دستش و گرفتم ..
در و با پام باز کردم .. و باهم وارد شدیم ..
جلوی اینه بردمش و ..
-:آماده ی
+:ار. نه
-:چرا
دستم خیس شده بود .. گریه میکنه ..چرا مگه خودش نمیخواست ببینه ..
+:نمی..خوام
برگشت سمتم و بغلم کرد ..
+:نمی.خوام .. ببی..نم
-:چرا کوچولو
+: چو...ن .. تو .. اون و .. دوست.. داری ... نمی..خ..وام
-:نگران نباش .. تو هم میشناسیش
+:مرتیکه ی عوضی
از بغلم دراومد و .. یه جلوش نگاه کرد
+:اینکه ..
از فرصت استفاده کردم و از پشت بغلش کردم ..
-:اوم .. اره .. دیدی چه خوشگله
+:ولی.. اینکه ..
یعنی زد زیر خنده ..
+:منو مسخره کردی
-:نه واضح تر ببین
+: چی رو ببینم
-:خیلی خنگی .. الان توی آینه چی میبینی
+:تو که بهم چسبیدی
-:ای خدا اگه من نباشم چی رو میبینی
+:خودم
-:خب .. کسی که دوسش دارم همینه که توی آینه هست یعنی
+:خودم .. عشقت.. منم
-:آفرین خنگ کوچولوبا دست زد توی سرم
+:خنگ خودتی
-: باشه من خنگم .. خب حالا فهمیدی که کیه نظری نداری
+:اوممم چه نظری
-:ردم میکنی یا قبولم میکنی +:دیدی گفتم خنگی.. انقدر ضایه بازی دراوردم .. همه فهمیدن ولی خودت نفهمیدی
-: تو هم نفهمیدی دوست دارم
+:خب پس..
-:مساوی شدیم
+:اره فکر کنم
-: خب من یه کاری با این رونات دارم
+:چه کاری
-:اوممم .. بزار با رسم شکل بهت نشون بدم ..
روی تخت گذاشتمش و
۱۰:۰۰شب
ازش بیرون کشیدم و کنارش روی تخت افتادم
-خیلی خوبی کوچولو
+:اوممم .. در..د دا.. رم
-:بیا بغلم
بغلش کردم .. دستم و زیر دلش بردم و آروم حرکت میدادم
-:خوب بخوابی کوچولو
+: همچین
پایان
- ۲۱.۲k
- ۰۶ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط