ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حقیقت پنهان🌱
part 51
محراب: توی ماشین که بهم دادی دیگه نگرفتی
رضا: خب حالا بده
محراب: بدبختم؟
رضا:*گوشیو از دستش کشیدم و گفتم:*
رضا: گ.وه نخور بده به من ببینم
(☆نویسنده:دلم خیلی واسه محراب میسوزه😂)
رضا:*گوشیو گذاشتم توی جیبمو به پانیذ گفتم*
رضا: قبل اینکه بریم بیرون که گفتی وایسا موهامو ببندما گفتم نمیخواداااا
پانیذ: خب
رضا: برو کشتو رو بیار دستم کنم 🙂
پانیذ: باششششش
پانیذ:*میخواستم کشو بیارم بدم به رضا دیدم که کشم نیست..
رفتم ببینم تو اتاق نیکا هس یا نه .........
رفتم تو*
نیکا: اوووو زن داداش عزیزم
پانیذ: 😐
دیانا: چیشده؟؟؟!!!!!
(☆نویسنده: بچه ها چون دیانا خواب بود از قضیه پانی و رضا خبر نداشت ☆)
مهشاد: پانیذ با داداش نیکا رل زده
دیا: جدییییی
نیکا:* همونطور که داشتم کرمپودرو روی صورتم بلند میکردم* گفتم: اوهوم
دیانا: بیا... اینو اومدن باهاش رل زدن فقط منم که سینگلم
پانیذ: اووو مگه من چمه
دیانا: هیچی باو همیجوری گفتم
نیکا: یه بار دیگه بگو
دیانا: چیو
نیکا: جمله ای که همین الان گفتی رو میگم
دیانا: گفتم شوخی کردم
نیکا: نه نه قبلش
دیانا: اهاااا گفتم سینگلم
نیکا: دوس داری رل بزنی
دیا: اوهوم بخدا مردم از سینگلی
نیکا: خب من یکی رو میشناسم با اون رل بزن
دیا: کی
نیکا: خودتم میشناسیش
دیانا: کیو میگییییی
ببینید با 50 میگ دارم واستون پارت میزارم
حمایت کنین خوو😂❤
حقیقت پنهان🌱
part 51
محراب: توی ماشین که بهم دادی دیگه نگرفتی
رضا: خب حالا بده
محراب: بدبختم؟
رضا:*گوشیو از دستش کشیدم و گفتم:*
رضا: گ.وه نخور بده به من ببینم
(☆نویسنده:دلم خیلی واسه محراب میسوزه😂)
رضا:*گوشیو گذاشتم توی جیبمو به پانیذ گفتم*
رضا: قبل اینکه بریم بیرون که گفتی وایسا موهامو ببندما گفتم نمیخواداااا
پانیذ: خب
رضا: برو کشتو رو بیار دستم کنم 🙂
پانیذ: باششششش
پانیذ:*میخواستم کشو بیارم بدم به رضا دیدم که کشم نیست..
رفتم ببینم تو اتاق نیکا هس یا نه .........
رفتم تو*
نیکا: اوووو زن داداش عزیزم
پانیذ: 😐
دیانا: چیشده؟؟؟!!!!!
(☆نویسنده: بچه ها چون دیانا خواب بود از قضیه پانی و رضا خبر نداشت ☆)
مهشاد: پانیذ با داداش نیکا رل زده
دیا: جدییییی
نیکا:* همونطور که داشتم کرمپودرو روی صورتم بلند میکردم* گفتم: اوهوم
دیانا: بیا... اینو اومدن باهاش رل زدن فقط منم که سینگلم
پانیذ: اووو مگه من چمه
دیانا: هیچی باو همیجوری گفتم
نیکا: یه بار دیگه بگو
دیانا: چیو
نیکا: جمله ای که همین الان گفتی رو میگم
دیانا: گفتم شوخی کردم
نیکا: نه نه قبلش
دیانا: اهاااا گفتم سینگلم
نیکا: دوس داری رل بزنی
دیا: اوهوم بخدا مردم از سینگلی
نیکا: خب من یکی رو میشناسم با اون رل بزن
دیا: کی
نیکا: خودتم میشناسیش
دیانا: کیو میگییییی
ببینید با 50 میگ دارم واستون پارت میزارم
حمایت کنین خوو😂❤
۱۳.۶k
۲۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.