Living white you
Living white you
Pt. 4
بلاخرع رسیدن. رفتن تو که ات نزدیک بود بالا بیاره. رفتن سر میز نشستن. اعضا در حال مست کردن بودن. بی توجه به ات.همشون مست بودن. جیمین ظرفیت زیادی داشت و با ۱۵ تا شیشه هنوز کامل مست نشده
بود که ات دید یه دختره که پاهاش لخت بود نشست رو پاهای جیمین.دست های جیمین رو گرفت و برد سمت شورتش و داشت با دست های جیمین درش میاورد که ات حالش بد شد. بلند شد و رفت سمت دستشویی. جیمین که متوجه ات شد دختر رو پرت کرد رو زمین و رفت سمت ات.
_ صبر کن. ات... کجا میری
+ میخوام برم دستشویی.
_میدونم عصبی شدی. اما اینجا این چیزا عادیه. عادت کن. نه حسودی.
+هه من؟ چرا باید حسودی کنم؟ مگه دوست پسر من هستی؟ هوم؟
و رفت تو دستشویی. جیمین هم رفت سمت دختره. بلندش کرد و بردش طبقه بالا.
جی هوپ ـ جیمین. اون رو کجا میبری؟
جیمین ـ میبرمش برای تنبیه کردن. برمیگردم.
دختر رو برد طبقه بالا. انداختش رو زمین و لختش کرد. کمربندش رو در آورد و شروع کرد به زدنش. جوری میزد که کمربند تو گوشت دختر فرو میرفت. جیمین داشت لذت میبرد درحالی که دختر جیغ های بنفش میکشید. اما چون اهنگ زیاد بود کسی نمیشنید. دختر رو ول کرد. کمربند خونیش رو که گوشت دختر بهش چسبیده بود رو شست و بستش و رفت پایین. نشست رو صندلی و به ات اشاره کرد که بشینه رو پاهاش. ات خودش رو زد به اون راه که جیمین دستش رو برد سمت پاهای سک. سی دختر و بیشگون محکمی گرفت که ات سریع نشست رو پاهاش.
ات احساس راحت نداشت. پس تکون خورد تا تنظیم بشه.
_اههههه لعنتیییی. تکون نخوررررر. بشین همونجاااااا(رو فلانش نشسته بود)
جیمین جام شراب رو سر کشید. پا های لخت ات باعث شد جیمین مست و تحریک بشه. اما نمیتونست خواسته اش رو اعمال کنه.
ادامه دارد.......
Pt. 4
بلاخرع رسیدن. رفتن تو که ات نزدیک بود بالا بیاره. رفتن سر میز نشستن. اعضا در حال مست کردن بودن. بی توجه به ات.همشون مست بودن. جیمین ظرفیت زیادی داشت و با ۱۵ تا شیشه هنوز کامل مست نشده
بود که ات دید یه دختره که پاهاش لخت بود نشست رو پاهای جیمین.دست های جیمین رو گرفت و برد سمت شورتش و داشت با دست های جیمین درش میاورد که ات حالش بد شد. بلند شد و رفت سمت دستشویی. جیمین که متوجه ات شد دختر رو پرت کرد رو زمین و رفت سمت ات.
_ صبر کن. ات... کجا میری
+ میخوام برم دستشویی.
_میدونم عصبی شدی. اما اینجا این چیزا عادیه. عادت کن. نه حسودی.
+هه من؟ چرا باید حسودی کنم؟ مگه دوست پسر من هستی؟ هوم؟
و رفت تو دستشویی. جیمین هم رفت سمت دختره. بلندش کرد و بردش طبقه بالا.
جی هوپ ـ جیمین. اون رو کجا میبری؟
جیمین ـ میبرمش برای تنبیه کردن. برمیگردم.
دختر رو برد طبقه بالا. انداختش رو زمین و لختش کرد. کمربندش رو در آورد و شروع کرد به زدنش. جوری میزد که کمربند تو گوشت دختر فرو میرفت. جیمین داشت لذت میبرد درحالی که دختر جیغ های بنفش میکشید. اما چون اهنگ زیاد بود کسی نمیشنید. دختر رو ول کرد. کمربند خونیش رو که گوشت دختر بهش چسبیده بود رو شست و بستش و رفت پایین. نشست رو صندلی و به ات اشاره کرد که بشینه رو پاهاش. ات خودش رو زد به اون راه که جیمین دستش رو برد سمت پاهای سک. سی دختر و بیشگون محکمی گرفت که ات سریع نشست رو پاهاش.
ات احساس راحت نداشت. پس تکون خورد تا تنظیم بشه.
_اههههه لعنتیییی. تکون نخوررررر. بشین همونجاااااا(رو فلانش نشسته بود)
جیمین جام شراب رو سر کشید. پا های لخت ات باعث شد جیمین مست و تحریک بشه. اما نمیتونست خواسته اش رو اعمال کنه.
ادامه دارد.......
- ۳.۷k
- ۲۸ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط