p2
(جیهوپ ویو✨)
ا/ت رو از اب کشیدم بیرون نفس نمی کشید هونا هم بلد نبود نجاتش بده پسگفتم بره دنبال قریق نجات و خوراکی برا ا/ت موندع بودم چجوری نجاتش بدم یهو اومد تو ذهنم تمفس مصنوعی چییی نههههه دختر مردم خجالت میکشه اون مرحله اخر😂خب اااااممم اها این روش که قفسه سینه رو فشار میدن(اسمش یادم نیس)شروع کردم اانجام دادن جواب نداد هی کردن تا یهو اب رو ریخت بیرون بهوش اومد 😀خیلی خوشحال بودم و از یه طرف میترسیدم ازم بدش بیاد که بدون اجازه بهش دست زدم😔(عنتر متحرک دختر مردم داره میمیره بعد دنبال اجازه ای😐😐😐😐😐)
(ا/ت ویو)
چشمامو واز کردم شروع کردم سرفه دیدم جیهوپ نجاتم داده ولی چجوریییییی هونا اوند و گفت قرفه بسته بود و قریق نجاتم نیس و با من زنده روبرو شد و گفت واااای زنده ااییییییی😂منم گفتم نه روحمه اومده جر..یادم اومد جیهوپ اونجاست و خجالت کشیدم درستش کردم نه روحمه اومده جرعت تو رو بگیره😐😐سعی کردم ماس مالی کنم ولی گوه مالی شد جیهوپ هم فهمید ریز ریز خندید🥴(برا خجالت اینو میزارم🥴)بعد از هونا پرسیدم چجوری زنده شدم اونم گفت داداشم تنفس مصنوعی داد من جفت کردم که جیهوپ محکم زد پس کله هونا گفت زر میزنه 😂 با این روش فشار قفسه سینه زنده موندی منم بهتر شدن پاشدیم رفتیم دویراه تو آب که فهمیدم جیهوپ ۴ چشمی مراقبمه منم ترسیدم رفتم دستشویی اومدم بیرون رفتم تو اب که دیدم همون پسرا که زدمشون فک کردن من دوس دختر جیهوپم افتادن به جونش هرچند کاش بودم😂رفتم سراقشون یهو یکی دهنمو گرفت کشیدم تو پارچه بغل استخر(برا تعویض مایو)جیهوپ دیدم میاد کمکم ولی اونا نزاشت من محکم دستشو گاز گرفتم و اونم برا جبران دست کشید رو عضوم و فشارش داد منم تازه فهمیدم چخبره پس ادای حمکاری در اوردم رفتم داخل که یهو دیت زد به بند شورتک مایو منم دیتشو گرفتم تو گوشش زمزمه کردم : لذتش به دونفریه😉 پس الکی همکاری کردم شورتکو در اوردم دست زد به سوتین منم گفتم مرحله به مرحله الان نوبط تو عه😉اونم حال کرد درش اورد ولی تا چشمم خورد بهش پشمام ریخت😐گفتم:هوی مرتیکه این از مال منم کوچیک تره که😐اونم پشماش ریخت ولی عمون نداد دستمو گرفت و اومد وارد کنه که با سر رفتم تو دماغش افتاد زمین منم لباسمو پوشیدم با پاشنه پا زدم تو فکش و بیهوش شد در رفتم و شانس اوردم زندم(اخیش😂خودم استرس داشتم)رفتم پیش جیهوپ دیدم داره گریه میکنه رفتم نشستم پیشش گفت :خوبی؟؟؟ببخشید اگه ویزیت میشد تقصیر من بود باید مراقب میبودم منم گفتم نترس من خوبم بهش نگاه کردم یهو بغلم کرد و با چیزی که گفت پشمام ریخت......
اینم برا شومااااا
ا/ت رو از اب کشیدم بیرون نفس نمی کشید هونا هم بلد نبود نجاتش بده پسگفتم بره دنبال قریق نجات و خوراکی برا ا/ت موندع بودم چجوری نجاتش بدم یهو اومد تو ذهنم تمفس مصنوعی چییی نههههه دختر مردم خجالت میکشه اون مرحله اخر😂خب اااااممم اها این روش که قفسه سینه رو فشار میدن(اسمش یادم نیس)شروع کردم اانجام دادن جواب نداد هی کردن تا یهو اب رو ریخت بیرون بهوش اومد 😀خیلی خوشحال بودم و از یه طرف میترسیدم ازم بدش بیاد که بدون اجازه بهش دست زدم😔(عنتر متحرک دختر مردم داره میمیره بعد دنبال اجازه ای😐😐😐😐😐)
(ا/ت ویو)
چشمامو واز کردم شروع کردم سرفه دیدم جیهوپ نجاتم داده ولی چجوریییییی هونا اوند و گفت قرفه بسته بود و قریق نجاتم نیس و با من زنده روبرو شد و گفت واااای زنده ااییییییی😂منم گفتم نه روحمه اومده جر..یادم اومد جیهوپ اونجاست و خجالت کشیدم درستش کردم نه روحمه اومده جرعت تو رو بگیره😐😐سعی کردم ماس مالی کنم ولی گوه مالی شد جیهوپ هم فهمید ریز ریز خندید🥴(برا خجالت اینو میزارم🥴)بعد از هونا پرسیدم چجوری زنده شدم اونم گفت داداشم تنفس مصنوعی داد من جفت کردم که جیهوپ محکم زد پس کله هونا گفت زر میزنه 😂 با این روش فشار قفسه سینه زنده موندی منم بهتر شدن پاشدیم رفتیم دویراه تو آب که فهمیدم جیهوپ ۴ چشمی مراقبمه منم ترسیدم رفتم دستشویی اومدم بیرون رفتم تو اب که دیدم همون پسرا که زدمشون فک کردن من دوس دختر جیهوپم افتادن به جونش هرچند کاش بودم😂رفتم سراقشون یهو یکی دهنمو گرفت کشیدم تو پارچه بغل استخر(برا تعویض مایو)جیهوپ دیدم میاد کمکم ولی اونا نزاشت من محکم دستشو گاز گرفتم و اونم برا جبران دست کشید رو عضوم و فشارش داد منم تازه فهمیدم چخبره پس ادای حمکاری در اوردم رفتم داخل که یهو دیت زد به بند شورتک مایو منم دیتشو گرفتم تو گوشش زمزمه کردم : لذتش به دونفریه😉 پس الکی همکاری کردم شورتکو در اوردم دست زد به سوتین منم گفتم مرحله به مرحله الان نوبط تو عه😉اونم حال کرد درش اورد ولی تا چشمم خورد بهش پشمام ریخت😐گفتم:هوی مرتیکه این از مال منم کوچیک تره که😐اونم پشماش ریخت ولی عمون نداد دستمو گرفت و اومد وارد کنه که با سر رفتم تو دماغش افتاد زمین منم لباسمو پوشیدم با پاشنه پا زدم تو فکش و بیهوش شد در رفتم و شانس اوردم زندم(اخیش😂خودم استرس داشتم)رفتم پیش جیهوپ دیدم داره گریه میکنه رفتم نشستم پیشش گفت :خوبی؟؟؟ببخشید اگه ویزیت میشد تقصیر من بود باید مراقب میبودم منم گفتم نترس من خوبم بهش نگاه کردم یهو بغلم کرد و با چیزی که گفت پشمام ریخت......
اینم برا شومااااا
۳۸.۰k
۱۴ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.