پارت 8 کوکمین
پارت 8 کوکمین
جیمین#
هه یونگ$
جئون جونگ کوک^^
می یونگ+
مایکل و هری از قبل ب اون ادمی ک ازتون عکس گرفته بود زنگ زده بودن و بهش گفتن ک عکسارو چاپ کنه و برای کوک و جیمین پست کنه و اونم همین کارو کرده بود (دهنت سرویسه از من گفتن اصن نرو خونه)
وقتی عکسا ب دست جیمین و کوک رسیدن خیلی عصبی شدن
(جیمین&کوک)
^^چیم چیم بسته داریم!
#از طرف کیه؟
^^نمیدونم
#خب بخون ببین کیه فرستندش
^^مگه خنگم خب خوندم نداشت
#یعنی چی؟؟یعنی واقعا ناشناصه؟
^^خب اره دیگه حالا بیا بازش کنیم
#باز کن اومدم
^^ج..ج..جیمین(عکسا رو پرت کرد زمین)
#چیه؟؟چی بودن؟؟
^^ولشون کن نبینشون
#چی میگی باید بفهمم اینا چه کوفتایین ک تورو بهم ریختن
(بعد دیدن عکسا)
#(با عصبانیت نفس عمیق کشید)من این دوتا حرومزاده رو با دستای خودم میکشم
^^چییییییییییی جیمین !!!! ا...اصن وایسا منم میام
+سلاااامممم ما اومدیم
^^کاشکی اصن نمیومدین
$کوک!!چیشده؟؟
+کجا میرین هی ما تازه اومدیمااااااا ،،،،، عجب!!!
$می یونگ بدبخت شدیم
+چیه چیشده؟
$اون دوتا کثافت
+کی ؟؟؟ کیا رو میگی؟؟
$مایکل و هری رو میگم
+خب چیشده چ گندی زدن؟؟
$خودت بیا ببین
+بده ببینم
+وای بدبخت شدیم حالا فهمیدم قضیه چیه اوففففففف
$میخوام نفهمی
+خاک برسرمون شد الان کوک و جیمین اونا رو میکشن
$میخوام بگم نه ولی خب کله خر تر از این حرفان
+خب چرا ما اینجاییم بریم بریم باید برسیم بهشون
$بدوووووو
(جیمین&کوک&مایکل)
^^بابا گاز بده جیمین اه
#باشه گوشیمو بردار زنگ بزن ب اون مایکل بی پدر بگو بیان ی کافه ای جایی بتونم ی دل سیر بزنمشون
^^مگه شمارشو داری؟؟؟
#وقتی بهش شک کردم از گوشی می یونگ برداتم
^^باشه حالا چی سیوش کردی؟؟
#چیز همون اوووفففف یادم رفت،،،،،ها اممم مظنون سیو شده
بچها این پارت تکراری نبود حس میکنم دوبار گذاشدم؟؟
جیمین#
هه یونگ$
جئون جونگ کوک^^
می یونگ+
مایکل و هری از قبل ب اون ادمی ک ازتون عکس گرفته بود زنگ زده بودن و بهش گفتن ک عکسارو چاپ کنه و برای کوک و جیمین پست کنه و اونم همین کارو کرده بود (دهنت سرویسه از من گفتن اصن نرو خونه)
وقتی عکسا ب دست جیمین و کوک رسیدن خیلی عصبی شدن
(جیمین&کوک)
^^چیم چیم بسته داریم!
#از طرف کیه؟
^^نمیدونم
#خب بخون ببین کیه فرستندش
^^مگه خنگم خب خوندم نداشت
#یعنی چی؟؟یعنی واقعا ناشناصه؟
^^خب اره دیگه حالا بیا بازش کنیم
#باز کن اومدم
^^ج..ج..جیمین(عکسا رو پرت کرد زمین)
#چیه؟؟چی بودن؟؟
^^ولشون کن نبینشون
#چی میگی باید بفهمم اینا چه کوفتایین ک تورو بهم ریختن
(بعد دیدن عکسا)
#(با عصبانیت نفس عمیق کشید)من این دوتا حرومزاده رو با دستای خودم میکشم
^^چییییییییییی جیمین !!!! ا...اصن وایسا منم میام
+سلاااامممم ما اومدیم
^^کاشکی اصن نمیومدین
$کوک!!چیشده؟؟
+کجا میرین هی ما تازه اومدیمااااااا ،،،،، عجب!!!
$می یونگ بدبخت شدیم
+چیه چیشده؟
$اون دوتا کثافت
+کی ؟؟؟ کیا رو میگی؟؟
$مایکل و هری رو میگم
+خب چیشده چ گندی زدن؟؟
$خودت بیا ببین
+بده ببینم
+وای بدبخت شدیم حالا فهمیدم قضیه چیه اوففففففف
$میخوام نفهمی
+خاک برسرمون شد الان کوک و جیمین اونا رو میکشن
$میخوام بگم نه ولی خب کله خر تر از این حرفان
+خب چرا ما اینجاییم بریم بریم باید برسیم بهشون
$بدوووووو
(جیمین&کوک&مایکل)
^^بابا گاز بده جیمین اه
#باشه گوشیمو بردار زنگ بزن ب اون مایکل بی پدر بگو بیان ی کافه ای جایی بتونم ی دل سیر بزنمشون
^^مگه شمارشو داری؟؟؟
#وقتی بهش شک کردم از گوشی می یونگ برداتم
^^باشه حالا چی سیوش کردی؟؟
#چیز همون اوووفففف یادم رفت،،،،،ها اممم مظنون سیو شده
بچها این پارت تکراری نبود حس میکنم دوبار گذاشدم؟؟
۲۰.۰k
۱۸ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.