آماده ن امشب برام خانهات را

آماده ڪن امشب برايم خانه‌ات را
با نام من بالا ببر پيمانه‌ات را

آتش به پا ڪن در ڪنار صندلی‌ها
روے لبم پايين بياور چانه‌ات را

حتما نبايد از غم دورے بسوزد
با بوسه‌اے آتش بزن پروانه‌ات را

گنجشڪ‌ها را پر بده از آشيانت
با من فقط قسمت ڪن آب و دانه‌ات را

من عاشقت هستم ڪبوترها بدانند
شايد رها ڪردند بام خانه‌ات را

در خواب هم حتے نمی‌خواهم ببينم
جز من ڪسے بوسيده باشد شانه‌ات را

جز من ڪه ليلاے غزل‌هاے تو هستم
با ديگران شيرين ڪنے افسانه‌ات را

مثل سياوش باش از آتش گذر ڪن
رو ڪن برايم جرات مردانه‌ات را....

#شیرین_خسروی
دیدگاه ها (۳)

بزن که سوز دل من به ساز میگوئیز ساز دل چه شنیدی که باز میگوئ...

بر دفتر پیشانی دنیا بنویسید از یک دل دیوانه و تنها بنویسید ب...

تا صبح‌دم به یاد تو شب را قدم زدمآتش گرفتم از تو و در صبح‌، ...

شب بخیر اے ردپاے گمشده در خواب‌هاسایه‌ے رویاے عشق افتاده بر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط