داستان عاشقانه و غم انگیز httpstelegrammelllloooovve

داستان عاشقانه و غم انگیز https://telegram.me/lllloooovvee

مریم هم که معنی این گل دادن ها رو میفعهمید روز به روز عاشق تر میشد.😔 😔 😔

تا این که تصمیم گرفت برای این که به آرش بگوید که او نیز عاشق اوست

دوازده شاخه گل(به معنی این که عشق ما به یک عشق دو طرفه تبدیل شده)

هدیه بدهد.🎁 🎁

روزی که میخواست این کار را انجام بدهد احساس دو گانه ای داشت،

با خود می اندیشید که آیا چیزی به معنای عشق وجود دارد؟؟

آیا می تواند به آرش اطمینان کند؟؟

ولی قلبش به او می گفت:که آرش با تمام وجود به او عشق می ورزد.

پس نزد آرش رفت و با دستانی لرزان بدون گفتن کلامی دوازده

شاخه گل را به آرش داد.

آرش بارها و بارها تعداد گل ها را شمرد.یک بار،دوبار،سه بارو...

اصلا باورش نمیشد که مریم هم به او علاقه پیدا کرده باشه.

آنقدر خوشحال بود که همان موقع به مریم زنگ زد و وقتی مطمئن شد

 که واقعا مریم عاشقش شده برای فردا روزی باهاش قرار گذاشت

و این آغازی برای دوستی آنان بود.

آرش و مریم هر وقت بهم میرسیدند هفت شاخه گل به نشانه عشق بهم میدادند.

و هر روز از روز قبل بیشتر عاشق یکدیگر میشدند.

ولی یک روز که با هم قرار گذاشته بودند.

مریم هر چه منتظر شد دید آرش نیومد.یک ساعت،دوساعت

آخر سر تصمیم گرفت که به گوشی آرش زنگ بزنه.

وقتی زنگ زد یه خانوم گوشی رو برداشت و گفت که آرش تصادف شدیدی کرده.

مریم تا این حرفو شنید سریع خودش را به بیمارستان رسوند ولـــــــــــــــی

دیگه خیلی دیر شده بود. https://telegram.me/lllloooovvee

پسر در حالی که 99شاخه گل رز در دست داشت

(به معنی عشق من برای تو جاودانه و تا ابد می باشد)جان به جان آفرین تسلیم کرد.

مریم آنقدر شوکه شده بود که همین طور مات زده به گل های در دست آرش

نگاه میکرد واشک میریخت.

مریم در روز خاک سپاری آرش 365شاخه رز (به معنی این که هر روز سال به تو

 می اندیشم و دوستت دارم)

روی قبر او گذاشت و رفت ولی هیچ کس نفمید که به کجا رفت

 و چرا رفت و دیگه هیچ وقت بر نگشت
https://telegram.me/lllloooovvee
دیدگاه ها (۱)

💑 https://telegram.me/lllloooovvee 👈 join💋 من غیرتی ام💪 ﮐَﺴ...

کامنت پلیز

ملسییییییییی

��💔 سلامتی روزی که پسر دعوت https://telegram.me/lllloooovvee...

زنگ زندگی p4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط