مـــــافـــــیــــای دبــــیـــرســـــتــــان
مـــــافـــــیــــای دبــــیـــرســـــتــــان
پــــارت③
کوک ویو:
کوک: جین... تو کار و زندگی نداری.. هی میگی من بیام پیشت ببینمت؟؟ نکنه عاشقم شدی؟
جین: محض رضای خدا ببند در تالار اندیشه رو... صگ عاشق تو میشه؟؟
کوک: بخاطر همینه تا الان سینگل موندی بدبخت..
(جینکوک...مادر پدر اونا سر یه شرکت و شریک بودنشون باهم دعواشون میشه و دشمن میشن از اونجایی که پدرای جینکوک مافیان.. گفتن که دیگه نزدیک هم نمیشن و.... اره دیگه خلاصه دشمنن)
جین به بعضی از افرادش فرمان داد... و اونا سوار ماشین شدن رفتن
جین: خوب.. واست یه سوپرایز دارم(پوزخند)
کوک: تنها سوپرایزی که منو خوشحال میکنه اینه که تو بم.یری (کوک جان پسرم اینهمه خشونت لازم نیست.. 🌹)
جین: هه هه هه مگه اینکه تو خواب ببینی من مردم(گوشیش زنگ میخوره)
جین: الوو؟؟ اومدم.. ... من دارم میرم.. سوپرایزت هم تا فردا امادست..
کوک:(پوزخند)
جین و افرادش سوار ماشین شدن و رفتن..
کوک هم گوشیشو برداشت تا به ات زنگ بزنه... چهار بار پنچ بار شیش بار.. ات جواب نمیداد
کوک: اتتت بهت گفتم نرو بیرون حالا جواب گوشیتم نمیدی؟ اوفففف(عصبی)
کوک یهو یاد جین افتاد که گفت: واست یه سوپرایز دارم
کوک: ای عوضی... اگه سوپرایزت با ات من باشه....(دلهره)
_____
استوری رو ببین🌼
شرط
لایک: ۲
کامنت: ۲
شرطا زیاد نیستن پس برسونید تا پرات بعدی رو آپ کنم
پــــارت③
کوک ویو:
کوک: جین... تو کار و زندگی نداری.. هی میگی من بیام پیشت ببینمت؟؟ نکنه عاشقم شدی؟
جین: محض رضای خدا ببند در تالار اندیشه رو... صگ عاشق تو میشه؟؟
کوک: بخاطر همینه تا الان سینگل موندی بدبخت..
(جینکوک...مادر پدر اونا سر یه شرکت و شریک بودنشون باهم دعواشون میشه و دشمن میشن از اونجایی که پدرای جینکوک مافیان.. گفتن که دیگه نزدیک هم نمیشن و.... اره دیگه خلاصه دشمنن)
جین به بعضی از افرادش فرمان داد... و اونا سوار ماشین شدن رفتن
جین: خوب.. واست یه سوپرایز دارم(پوزخند)
کوک: تنها سوپرایزی که منو خوشحال میکنه اینه که تو بم.یری (کوک جان پسرم اینهمه خشونت لازم نیست.. 🌹)
جین: هه هه هه مگه اینکه تو خواب ببینی من مردم(گوشیش زنگ میخوره)
جین: الوو؟؟ اومدم.. ... من دارم میرم.. سوپرایزت هم تا فردا امادست..
کوک:(پوزخند)
جین و افرادش سوار ماشین شدن و رفتن..
کوک هم گوشیشو برداشت تا به ات زنگ بزنه... چهار بار پنچ بار شیش بار.. ات جواب نمیداد
کوک: اتتت بهت گفتم نرو بیرون حالا جواب گوشیتم نمیدی؟ اوفففف(عصبی)
کوک یهو یاد جین افتاد که گفت: واست یه سوپرایز دارم
کوک: ای عوضی... اگه سوپرایزت با ات من باشه....(دلهره)
_____
استوری رو ببین🌼
شرط
لایک: ۲
کامنت: ۲
شرطا زیاد نیستن پس برسونید تا پرات بعدی رو آپ کنم
۲.۸k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.