قلب آدم مثه اتاق بایگانیه پر از پوشه و پرونده س

قلب آدم مثه اتاق بایگانیه، پر از پوشه و پرونده س.
پرونده های ریز و درشت، پرونده های هزار صفحه ای، و اونایی که فقط دو سه برگه بیشتر ندارن.
بعضی از پرونده ها خالی ان، و خودتم نمیدونی چرا اینجان.
بعضی از پرونده ها هستن که نمی تونی دست بهشون بزنی، یعنی میتونی ها، اما نمیخوای که بهشون دست بزنی،
آخه قلبتو درد میارن، اذیتت می کنن، می رنجوننت.
اما میون همه ی این پرونده ها، یه سری پرونده ها هم هست که تا می خوای بازشون کنی، میبینی پوشه شون لوچ و پوچ شده، آب رفته روشون، و هرچی هم توشون نوشته شده، مثه جوهر پخش شده رو برگه هاش،
هرچقدم سعی میکنی، نمیتونی بیاد بیاری چی توشون نوشته شده بوده،
و تو هیچوقت نمیفهمی کی و کجا اون پوشه ها رو گذاشته بودی اینجا،
دلت میگیره، و تا آخر عمر به اون پوشه ها فکر میکنی..




#بابک_زمانی
دیدگاه ها (۸)

ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشقبرو ای خواجه عاقل ،هنری به...

با دستهایت به بالا پرت میشدم         و در آغوشت سقوط میکردم....

"حسین جان"فرقی نمی کند به "عراقم" و یا به "ایرانم"من با "«خی...

فکر می‌کردم آدم‌ها همانطور که آمده اند، می‌روند. نمی‌دانستم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط